نظام بانکی یکی از ارکان اصلی نظامهای اقتصادی است که عملکرد صحیح و اصولی آن میتواند به رشد و شکوفایی نظام اقتصادی کمک کند.در غیر اینصورت ضربه های سنگینی را بر پیکره اقتصاد وارد خواهد کرد.(شعبانی،1391)
بانک واسطه مالی است که وجوه مشتریان را جمع آوری و آنها را جهت اعطای وام و اعتبار بکار میگیرد.(قربانی،1391)
تسهیلات غیرجاری که در ادبیات بانکی ما به مطالبات معوق مشهور است، نتیجهی بروز ریسک اعتباری است. مطالبات غیرجاری، در واقع مطالباتی است که به موقع باز پرداخت نمیشود.
در کشورهای دنیا، مقامهای ناظر پولی و ناظر بر مؤسسات مالی، حساسیت ویژهای بر تسهیلات غیرجاری بانکها داشته و اگر نسبت تسهیلات غیرجاری به کل تسهیلات بانکها از حد متعارف بالاتر رود، واکنش نشان داده و تلاش میکنند که نسبت یاد شده را در حد متعارف و کمتر از آن نگه دارند. چرا که افزایش این نسبت موجب ورشکستگی بانکها و در نتیجه ایجاد بحران در اقتصاد خواهد شد. البته حد نصاب استانداردی برای نسبت تسهیلات غیرجاری به کل تسهیلات وجود ندارد و کشورها با توجه به ساختار نظام اقتصادی و بانکی خود سعی مینمایند که نسبت یاد شده را به گونهای کنترل کنند که ریسک قابل توجهی متوجه بانکها و نظام بانکی نشود.
در کشور ما نیز با اجرای دستورالعمل جدید طبقهبندی داراییها در نظام بانکی و الزام بانک مرکزی به بانکها در خصوص شفاف نمودن تسهیلات غیرجاری و اجرای طبقهبندی یاد شده و اخذ ذخایر برای مطالبات غیرجاری، موضوع تسهیلات غیرجاری بانکها در محافل مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و به ویژه در سالهای 1386 و 1387 که بانکها تسهیلات غیرجاری خود را شفاف نمودند، رشد قابل توجهی نسبت به ارقام قبلی تسهیلات غیرجاری در نظام بانکی کشور ملاحظه شد که مقامهای مسؤول را نسبت به کنترل این مطالبات هوشیار و حساس نمود. تحلیلهای متفاوتی از علل ایجاد این مطالبات ارائه شد اما صرف نظر از علل ایجاد آن، دو مقولهی بسیار مهم نیازمند توجه خاص است: اول چگونگی مدیریت و برخورد با این مطالبات و دوم ایجاد تمهیدات لازم برای جلوگیری از ایجاد تسهیلات غیرجاری در آینده،بیش از حد متعارف.(تجلی،1390)
وصول مطالبات یکی از پایه های اساسی فعالیت مالی بانک میباشد که بر اساس ضوابط کلی و مقررات اختصاصی بانک اقدامات مربوط به آن انجام میگیرد.برای مثال نگرش بانک ملی در خصوص وصول مطالبات، به طور کلی وصول از طریق مماشات و مساعدتهای لازم بوده است.اگر چه این نگرش منطقی و گاه لازم میباشد اما گاهی شرایطی پیش میآید که هیچگونه راهی به جز انجام اقدامات قانونی باقی نمی ماند.(شیخ الاسلامی،۱۳۸۴)
1-2) تعریف مساله و بیان موضوع :
با تصویب قانون تأسیس بانکهای خصوصی در سال 1379 شاهد شروع فعالیت های پر رونق بانکداری خصوصی در کشور هستیم،به نحوی که تا کنون بیش از 20 بانک خصوصی تأسیس شده و شروع به کار کرده اند و تعداد زیادی از این بانکها نیز در بورس و یا فرا بورس پذیرفته شده اند و معاملات بر روی سهام آنها در حال انجام است.
یکی از مهمترین چالشهای فراروی نظام بانکی کشور طی چند سال اخیر، سیر فزاینده مطالبات معوق بوده است، این امر با عنایت به بانک محور بودن بازار پولی و مالی کشور به یک چالش ملی مبدل شده است. اهمیت مطالبات معوق، توجه خاص دولتمردان و اصحاب رسانهها را اخیراً به شدت به خود جلب کرده است، لذا بکارگیری شیوههای سنتی مدیریت ریسکهای اعتباری و استفاده از ابزارهایی چون تدوین خط مشی اعتباری، ارزیابی ابعاد اقتصادی، فنی و مالی طرحها، اخذ وثائق ارزنده و سهلالبیع و همچنین تشکیل بانکهای اطلاعاتی و ایجاد نظام رتبهبندی اعتباری مشتریان که در سالهای اخیر مورد توجه خاص نظام بانکی قرار گرفته است، هنوز نتوانسته روند مطالبات معوق بانکها را به سطح استاندارد برساند. ریشه اغلب بحرانهای اقتصادی سیسال اخیر مناطق مختلف دنیا در نظام بانکی کشورها بوده و علت آن مطالبات نامناسب بانکها است .این بحرانها بار مالی بسیار زیادی را بر دوش تمامی پرداخت کنندگان مالیات کشورها می گذارد؛ اهمیت تسهیلات غیر جاری بانکها در حدی است که اخیراً مطالعات زیادی توسط مؤسسات بین المللی از جمله صندوق بین المللی پول صورت پذیرفته که محور آن تعیین روشها وشیوهای است که توسط آن مطالبات معوق سیستم بانکی در هر کشور به نحوی در حسابهای ملی آن کشور منعکس شود. طبق نظر صندوق بین المللی پول مطالبات معوق میتواند بر تمامی بخشهای اقتصادی در کشور تأثیر گذار باشد.جدیترین تأثیرات مطالبات معوق بر مؤسسات مالی، بانکهای تجاری و مؤسسات رهنی که دارای پرتفوی وسیعی از وامها هستند، خواهد بود. کمیته نظارت بانکی بال در اصول 8 و 9 اصول نظارت بانکی موثر به موضوع ریسک اعتباری و داراییهای مساله دار اشاره کرده است. ریسک اعتباری ریسکی است که یک دارایی یا یک تسهیلات بازیافت نشود و یا ریسک مربوط به تأخیر در پرداخت اقساط تسهیلات، که در هر صورت، ارزش فعلی دارایی و توان پرداخت بانک کاهش مییابد. استانداردهای مؤسسه بینالمللی مالی در پنج طبقه تقسیم شده است. دومین طبقهبندی از استانداردهای مذکور شامل شرایط خاص است، به این معنی که دارایی در صورت وقوع شرایط خاص، ممکن است نگرانیهایی را برای باز پرداخت کامل ایجاد نماید که مستلزم توجه بیشتر به اینگونه داراییها به وسیله مسئولان اعتباری است. سومین طبقه استاندارد مذکور، مطالبات سررسید گذشته میباشد در این طبقه، باز پرداخت کامل دارایی به دلیل عدم حمایت کافی (ارزش ویژه تسهیلات گیرنده و یا وثایق دریافتی) با تردید مواجه است و اصل یا بهره سررسید شده بیش از 90 روز باز پرداخت نشده است. دارایی مشکوکالوصول در چهارمین طبقه استانداردهای موسسه بینالمللی مالی قرار دارد این گروه به دارائی ای که وصول و یا تبدیل به نقد شدن کامل آن تحت شرایط کلی حاکم، توسط مدیران بانک غیر ممکن ارزیابی میشود و اصل و یا سود سررسید شده بیش از 180 روز بازپرداخت نشده است، گفته میشود. بر اساس استاندارد IAS39 که تکلیف مطالبات معوق و نحوه ذخیره گیری و شناسایی این مطالبات را نشان میدهد، ارزش فعلی تمامی جریان وجوه مورد انتظار از یک دارائی محاسبه و با ارزش دفتری دارائی مقایسه و چنانچه ارزش فعلی محاسبه شده کمتر از ارزش دفتری بود معادل تفاوت این دو مبلغ لازم است ذخیره گرفته شود. بانکها در ایران کم و بیش به شیوه مؤسسه بین المللی مالی ذخیره گیری مینمایند. آثار تسهیلات غیر جاری در دو سطح بانکها و کشور بسیار واضح است.اولین تأثیر در
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
بانکها کاهش توان بانکها در ایفای نقش اساسی خود است به خاطر اینکه بانکها نقش واسطه وجوه را بعهده دارند و باید منابع مازاد را از مردم جمعآوری و بصورت مازاد به بخشهای مختلف اقتصادی توزیع کنند.اگر داراییهای بانکها به موقع وصول نشود این نقش خدشه دار میشود. (برهانی، 1389)
برای توضیح سیر تکاملی تسهیلات غیر جاری در طول زمان دو گروه از عوامل شناسایی شده اند.گروه اول بر وقایع خارجی نظیر شرایط کلان اقتصادی متمرکز است واین عوامل ظرفیت وام گیرندگان را در باز گرداندن وام تحت تأثیر قرار میدهند.در حالیکه گروه دوم به تغییر پذیری سطح تسهیلات غیر جاری با توجه به عوامل درونی بانک توجه دارند.شواهد اولیه دریافته اند که هر دو دسته این عوامل باعث ایجاد تسهیلات غیر جاری و افزایش آن میگردند. (کلین،2013)
شواهد مهمی مبتنی بر رفتار ضد ادواری تسهیلات غیر جاری وجود دارد. توضیح کلی اینکه رشد تولید ناخالص داخلی بیشتر معمولاً باعث درآمد بیشتر میگردد که همین امر خود باعث بهبود قدرت باز پس دادن وام گیرندگان میشود.بر عکس زمانی که وضعیت اقتصادی کشور دچار رکود و زوال است،احتمال دارد که سطح تسهیلات غیر جاری افزایش یابد. (سوریناو سالاس، 2002)
متغیر های کلان اقتصادی دیگری در مطالعات مختلف یافته شده اند که بر نسبت کفایت سرمایه تأثیر گذارند،نظیر:نرخ تسعیر ارز، نرخ تورم و نرخ بهره بانکی.
کاهش بهای ارز یک کشور بر نسبت کفایت سرمایه تأثیر منفی خواهد داشت.به خصوص در کشورهایی که مقادیر زیادی از وامهایشان به ارز خارجی پرداخت شده این مشکل حادتر خواهد بود.افزایش نرخ بهره نیز قدرت باز پرداخت بدهی را کاهش میدهد.(لوزیس و ولدیس،2010)
در کشورهایی که نرخ بهره تسهیلات متغیر است نرخ تورم بالا میتواند منجر به نرخ بهره بالاتر شودکه ناشی از اجرای سیاستهای پولی برای مقابله با تورم است.(نوسو،2011)
این تحقیق درصدد شناسایی عوامل مؤثر بر تسهیلات غیر جاری بانکهاست.
1-3) ضرورت انجام تحقیق :
انجام این تحقیق به چند دلیل از اهمیت برخوردار است:
نخست اینکه بانکداری خصوصی در ایران در ابتدای عمر خود قرار دارد و در حدود 11 سال از فعالیت آن سپری شده است .بنابر این برای تعیین مسیر صحیح آینده آن آسیب شناسی فعالیتهای 11 ساله گذشته بسیار مهم است تا بتوان با شناسایی نقاط ضعف آن که تسهیلات غیر جاری نیز یکی از آنهاست راهکاری برای خروج از مشکلات و تنگناها معرفی نمود.
نکته دوم اینکه تسهیلات غیر جاری بانکها تأثیر بسزایی در حوزه کلان نظام مالی و اقتصادی به جای میگذاردبه نحوی که یکی از ریشه های بحران های مالی تسهیلات غیر جاری است و هنگامی که نسبت تسهیلات غیر جاری کل نظام بانکی از 10 درصد فراتر رود کشور با بحران بانکی مواجه است.(طبق استانداردهای صندوق بین المللی پول)
کمبود شدید نقدینگی که اکثر شرکت های دولتی و خصوصی،کوچک و بزرگ،تولیدی و بازرگانی و خدماتی به آن گرفتارند،زنجیرهای از مطالبات و بدهی های تسویه نشده را پدید آورده که خود به تعمیق رکود و افزایش ورشکستگی ها دامن میزند.
سوم اینکه نظام بانکی همواره به دلیل محدودیت منابع و همچنین مقررات بانک مرکزی (از جمله نسبت کفایت سرمایه) در اعطای تسهیلات ظرفیت مشخص و محدودی دارد و تقاضای پول در کشور،همیشه بیشتر از عرضه بوده است. به عبارت دیگر انبوه سرمایه گذاران و متقاضیان وام برای اخذ تسهیلات بانکی در صف انتظار قرار دارند و بلوکه شدن منابع بانک این محدودیت را تشدید میکند.
۴-۱) اهداف تحقیق
1-4-1)هدف اصلی:
هدف اصلی این تحقیق شناسایی عوامل کلان اقتصادی موثر بر تسهیلات غیر جاری بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.
1-4-2) اهداف فرعی:
- بررسی تأثیر رشد تولید ناخالص داخلی بر تسهیلات غیرجاری بانکهای خصوصی
- بررسی تأثیر نرخ تورم بر تسهیلات غیرجاری بانکهای خصوصی
- بررسی تأثیر نرخ بیکاری بر تسهیلات غیرجاری بانکهای خصوصی
- بررسی تأثیر نرخ بازدهی بازار سرمایه بر تسهیلات غیرجاری بانکهای خصوصی
- بررسی تأثیر نرخ سود تسهیلات اعطایی بانکها بر تسهیلات غیرجاری بانکهای خصوصی
1-5) فرضیه های تحقیق :
- رشد تولید ناخالص داخلی بر تسهیلات غیر جاری بانکهای خصوصی تأثیر معنا داری دارد.
- نرخ تورم کشور بر تسهیلات غیر جاری بانکهای خصوصی تأثیر معنا داری دارد.
- نرخ بیکاری کشور بر تسهیلات غیر جاری بانکهای خصوصی تأثیر معنا داری دارد.
- نرخ بازدهی بازار سرمایه(شاخص کل بورس) بر تسهیلات غیر جاری بانکهای خصوصی تأثیر معنا داری دارد.
- نرخ سود تسهیلات اعطایی بانکها بر تسهیلات غیر جاری بانکهای خصوصی تأثیر معنا داری دارد.
International Monetary Fund
Basel Committee on Banking Supervision
below an established or required standard
Institute of International Finance
Klein,2013
Salas & Suarina,2002
Lozis,Vouldis,2010