در گستره ی حیات فردی و اجتماعی انسان، مطالب بی شماری با طرق مختلف برای یادگیری وجود دارند. یادگیری را به جرأت می توان بنیاد ی ترین فرآیندی دانست که در نتیجه ی آن، موجودی ناتوان و درمانده در طی تعامل با رشد جسمی، به فرد تحول یافته ای تبدیل می شود که توانایی های شناختی و قدرت اندیشه ی وی حد و مرز نمی شناسد. یکی از مواردی که روی فرآیند یادگیری اثر می گذارد و به تبع آن استعدادها، علایق، نگرش ها، آموزش، کارآیی و به طور کلی شخصیت فرد تحت تأثیر آن قرار می گیرد، اختلالات یادگیری است (32).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

اصطلاح اختلال یادگیری در سال 1962 و 1963 توسط ساموئل کرک ارائه شد. او این اصطلاح را برای کودکانی که در تحول یادگیری خواندن، نوشتن و محاسبات ریاضی پیشرفت ناچیزی داشتند به کار برد، و اختلال یادگیری را وارد حوزه برنامه آموزش های ویژه کرد (13). طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IV) اختلالات یادگیری زمانی تشخیص داده می شوند که پیشرفت در آزمون های استاندارد شده برای خواندن، ریاضیات یا بیان نوشتاری به طور قابل ملاحظه زیر حد مورد انتظار برحسب سن، تحصیلات و سطح هوشی باشد (57). معمولا این دانش آموزان از هوش متوسط یا بالاتر برخوردارند، و علی رغم قرار داشتن در محیط آموزشی مناسب و نیز فقدان ضایعات بیولوژیکی بارز و عدم مشکلات اجتماعی و روانی حاد، قادر به یادگیری در زمینه های خاصی (خواندن، نوشتن،محاسبه) نمی باشند (55).

 

عملکرد شناختی مجموعه فرآیندهای ذهنی است که از طریق آن ها اطلاعات را به دست می آوریم، ذخیره و هنگام نیاز، بازیابی می کنیم (8). پژوهش ها نشان داده اند که ، تفاوت های زیادی در عملکردهای شناختی بین افراد سالم و افراد مبتلا به اختلالات یادگیری وجود داد ( 28). به نظر می رسد که اختلالات یادگیری، احتمالا معلول عملکرد بد یک یا چند قسمت از سیستم اعصاب مرکزی باشد. تانر توضیح داده است که هرگاه عملکرد علمی یک دانش آموز نسبت به سطحی پیش بینی شده که از طریق ارزیابی قابلیت دانش آموز احراز شده است، به طور معنی داری پایین تر قرار گیرد، علت آن به عملکرد بد سیستم اعصاب مرکزی مربوط می شود (40). به علت این که مخچه در ارتباط با قسمت تحتانى و ریشه ی مغز است، نه تنها وظایف حرکتی و انتقالی ، بلکه وظایف ذهنی و حسی را نیز بر عهده دارد. زمانی که با کودکان حرکات ورزشی کار شود، سود حاصل از آن ، به یادگیری سایر مهارت ها انتقال می یابد. این کار بدون نیاز به هوشیاری و به طور خودکار اتفاق می افتد ( 11).

 

همان طور که توسط مراکز کنترل و پیشگیری بیماری ها اشاره شد، فعالیت بدنی می تواند فیزیولوژی مغز را با افزایش رشد مویرگ های مغزی، جریان خون، اکسیژن، تولید و رشد سلول های عصبی در هیپوکامپ (مرکز یادگیری و عملکردهای شناختی)، سطوح انتقال دهنده عصبی، توسعه اتصالات عصبی، تراکم شبکه عصبی و حجم بافت مغز تحت تاثیر قرار دهد. این تغییرات سبب می شود تا عملکردهای شناختی از جمله توجه ، پردازش اطلاعات، ذخیره و بازیابی اطلاعات، افزایش عاطفه مثبت ، کاهش احساس هوس و درد بهبود یابد. می توان گفت عملکرد شناختی ، و به طور خاص عملکرد اجرایی ، از طریق فعالیت بدنی هوازی افزایش می یابد (67).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • بیان مساله

 

 

  عنصر کلیدی برای بهره گیری از زندگی شاد و سالم، به فعالیت واداشتن مغز است. عملکرد شناختی با فعال نگه داشتن مغز، بهبود می یابد. یکی از مهم ترین روش هایی که سبب فعال نگه داشتن مغز می شود تمرین و فعالیت های ورزشی است (69). برنامه های حرکتی و بازی های هدفمند همراه با سایر فعالیت های تربیتی و پرورشی بستری مناسب برای تمرین و تکرار برخی از مفاهیم ذهنی و شناختی، در دوره دبستانی است. پژوهشگرانی مانند کفارت، هارتمن، جین آیرز، حرکت و فعالیت را اساس یادگیری و پایه ای برای تحول ذهنی می دانند. آنان تفکیک ناپذیری نیروهای روانی و جسمانی را در به اجرا درآوردن هر گونه الگوی حرکتی آن هم در مراحل اولیه آموزش به منزلۀ یک اصل اساسی مورد تاکید قرار می دهند (25).    فعالیت های ورزشی سبب تسهیل پردازش اطلاعات و بهبود بهداشت روان در کودکان می شوند (84). جالب آن که، آن بخش از مغز که حرکت را پردازش می کند، همان بخشی است که یادگیری را پردازش می کند (11).   شگفت آور آن است که در مغز فقط یک مرکز حرکتی وجود ندارد .حرکت و یادگیری، کنش متقابل و دایمی دارند و در واقع، آن بخش از مغز که تقریباً در تمام یادگیری ها درگیر است؛ یعنی، مخچه، بسته به نوع نرمش بدنی، به فعالیت زیاد وا داشته می شود. بنابراین با کمی اندیشه درباره ی این سخن، چنین بر می آید که تفکر و اندیشه و به عبارتی فعالیت های ذهنی، نمی توانند از فعالیت ها و توانایی های حرکتی پایه جدا باشند (11).

 

یکی دیگر از روش های حرکت درمانی که در سال های اخیر مورد توجه متخصصین ورزشی قرار گرفته است و به طور وسیعی در حال فراگیر شدن می باشد، ورزش پیلاتس است. پیلاتس در سال ۱۹۳۰، توسط ژوزف پیلاتس پایه گذاری شد. این ورزش شامل تمرین هایی است که روی پیشرفت انعطاف و قدرت در تمام اندام های بدن تمرکز دارد، بدون آن که عضلات را حجیم کند، یا آن ها را از بین ببرد. این ورزش، مجموعه ای از تمرینات تخصصی و ترکیبی از هردو عنصر جسم و ذهن است. در واقع ورزش پیلاتس یک روش مناسب برای تمرین آگاهی ذهن- بدن و کنترل حرکات وضعیتی است (33). از مزایای گسترده پیلاتس می توان افزایش قدرت عضلانی، استقامت قلبی عروقی، انعطاف پذیری، توجه و تمرکز، حس عمق، کنترل بدن و از همه مهم تر، به وجود آوردن یک اثر ذهن و بدن نام برد (80). تحقیقات نشان دادند که این شیوه تمرینی سبب افزایش ترشح سروتونین، که یکی از میانجی های عصبی مهم و اثرگذار بر عملکرد مغز است، می شود (24).

 

تحقیقات زیادی درباره اثر تمرینات ایروبیک و پیلاتس به صورت مجزا صورت گرفته است، ولی بر اساس یافته های محقق تحقیقی در خصوص مقایسه تاثیر این دو نوع تمرین بر عملکردهای شناختی دیده نشده است. لذا این پژوهش یافتن پاسخ سؤالات زیر را به دنبال خواهد داشت:

 

    • آیا تمرینات ایروبیک می تواند بر عملکردهای شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری تاثیر گذار باشد؟

 

    • آیا تمرینات پیلاتس می تواند بر عملکردهای شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری تاثیر گذار باشد؟

 

  • کدام نوع تمرین (ایروبیک یا پیلاتس) اثر بیشتری بر عملکردهای شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری دارد؟

 

 

 

 

  • اهمیت و ضرورت تحقیق

 

 

  سال های اول کودکی برای همه کودکان سال های سرنوشت ساز است، اما برای کودکی که از نظر فیزیکی، رفتاری، رشدی یا خصوصیات 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  یادگیری انحراف هایی از هنجار دارد، این سال ها تعیین کننده تر و حساس تر است. یافته های پژوهشی متعدد این نکته را تایید می کند که سال های اول زیر بنای یادگیری در سراسر زندگی است. اگر در خلال این سال های سرنوشت ساز فرصتی برای رشد ذهنی و هیجانی کودکان فراهم نشود، زمان گرانبهای یادگیری برای همیشه از دست می رود (20).

 

1- عملکرد شناختی تعدادی از کودکان را افزایش می دهد.

 

2- در تمامی زمینه های رشد (جسمانی ، شناختی ، زبان و گفتار ، روانی اجتماعی ،خودیاری و….) پیشرفت های چشمگیری ایجاد می کند.

 

3- از ناتوانی های ثانویه جلوگیری می کند .

 

4- تنش خانواده را کاهش می دهد.

 

5- وابستگی را کاهش می دهد

 

6- از نیاز به خدمات آموزش ویژه در سن مدرسه می کاهد.

 

7- در هزینه های بنیادی بهداشت و آموزش ملی و اجتماعی صرفه جویی می کند (25).

 

با توجه به این که پژوهشگران بیشتر به بررسی تاثیر فعالیت های ورزشی ریتمیک بر افراد سالم پرداخته اند. و همچنین برخی پژوهشگران تمرین و فعالیت های ریتمیک، را از جنبه تاثیری که بر وجوه گوناگون زندگی اجتماعی می گذارد مورد مطالعه قرار داده اند.  برخی دیگر آن را از منظر اثر گذاری بر رشد عاطفی مطالعه کرده اند. اما آن جنبه ارزیابی که کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است تاثیر فعالیت های حرکتی ریتمیک بر عملکرد شناختی کودکان به ویژه کودکان دارای اختلال یادگیری است. همینطور علی رغم مزایای تمرینات پیلاتس و نقش مهمی که می توانند بر سلامت جسمانی و روانی ایفا کنند از لحاظ پژوهشی در ایران بیشتر بر جنبه تاثیرات آن بر کمر درد پرداخته شده است و اثرات این تمرینات بر عملکرد های شناختی مورد توجه کافی قرار نگرفته است. همچنین به علت وجود باورهاى منفى و غلط مبتنی بر این که درس تربیت بدنی، درسی تفننی و حاشیه ای است، بسیاری از دانش آموزان از فواید فراوان توسعه ی عصبی بر اثر ورزش، محروم مانده اند.

 

لذا با توجه به اهمیت موضوع و از طرفی نبود مطالعات کافی در این زمینه ا نجام پژوهشی که بتواند با انجام مداخلات مناسب در زمینه ی رشد وبهبود هرچه سریع تر عملکرد های شناختی در کودکان دارای اختلال یادگیری گام نهد؛ ضروری به نظر می رسد.

 

 

 

 

 

  • اهداف تحقیق

 

 

  • هدف اصلی

 

 

بررسی تاثیر تمرینات ایروبیک و پیلاتس بر عملکرد شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری

 

 

 

  • اهداف فرعی

 

 

    1. بررسی تاثیر 8 هفته تمرین ایروبیک بر عملکرد شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری

 

    1. بررسی تاثیر 8 هفته تمرین پیلاتس بر عملکرد شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری

 

  1. مقایسه تاثیر 8 هفته تمرین ایروبیک و پیلاتس بر عملکرد شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری

 

 

 

 

  • فرضیه های تحقیق

 

 

فرضیه، اساس و پایه هر تحقیقی را تشکیل می دهد. در ذهن محقق حدسیاتی شکل می گیرد و محقق بدنبال یک مساله ناشناخته حرکت می کند. فرضیه، جهت دهنده فعالیت های پژوهشگر است (18).

 

بر این اساس فرضیه هایی در این تحقیق مورد آزمایش قرار گرفته است:

 

    • 8 هفته تمرین ایروبیک بر عملکرد شناختی کودکان اختلال یادگیری اثر معنی داری دارد.

 

    • 8 هفته تمرین پیلاتس بر عملکرد شناختی کودکان اختلال یادگیری اثر معنی داری دارد.

 

  • بین تاثیر 8 هفته تمرین ایروبیک و پیلاتس بر عملکرد شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

– Learning  Disruption

 

– Samuel Kirk

 

– Diagnostic and Statistical Manual

 

-Tanner

 

– Centers for Disease Control and  Prevention

 

– Kfart

 

Hartmann

 

– Jean  Ayers

 

– Rhythm

 

– Chyhv and Chvn

 

– Kvlyr & lvgan

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...