پژوهشگران براساس مطالعات مستمر خود در این عقیده که استرس یک فاکتور مهم در بروز بسیاری از بیماری های جسمی و روانی است اتفاق نظر دارند، از جمله این بیماری ها می توان به بیماری قلبی اشاره کرد. بیماری قلبی یک بیماری مزمن و طولانی مدت است و از طرفی خود یک منبع استرس ،برای افراد مبتلا به این بیماری است که می تواند باعث کاهش کیفیت زندگی فرد شود. پس منطقی است فرض کنیم ساختن و تحمل کردن تغییرات جزئی در سبک زندگی که استرس را کاهش می دهد ، به بیمار اجازه می- دهد به شکل موثری با فشار عاطفی ناشی از بیماری کنار آید و تمایل او را برای پذیرش بیماری و خودمدیریتی بالا ببرد و در نتیجه افزایش کیفیت زندگی را به همراه آورد(دره شوری،بساک نژاد،سروقد،1391).

کیفیت زندگی

با توجه به مطالعات ریلی ، بلوهم (2012) بیماری قلبی در کودکان 3 تا 18 ساله ، 4.3% تا 6.3% تخمین زده شده است. شیوع آ ن در نوجوانان چاق به بیش از 30% در پسران و 23الی 30% در دختران می رسد. مطالعه ی توصیفی – مقطعی زینالو ، اسدپور (1380) بر روی 320000 دانش آموز 6 تا 20 ساله در استان زنجان نشان داد که نسبت جنسی مذکر به مونث در ابتلا به بیماری قلبی 3 به 2 است و درجه شیوع بیماری قلبی 36 نفر در هر هزار نفر می باشد. هم چنین مطالعه ی سنجری ( 1384) میزان شیوع مرگ ناگهانی ناشی از بیماری قلبی را 25% نشان داده است و بیان می دارد بیشترین تشخیص بالینی مرگ ناشی از سکته قلبی ( 57% ) و سپس نارسایی قلبی ( 10% ) می باشد.

 

بین بیماری و کیفیت زندگی ارتباط متقابلی وجود دارد .هدف اولیه از درمان بیماری های مزمن،تقویت کیفیت زندگی از طریق کاهش اثرات بیماری است. مدیریت استرس به شیوه  شناختی-رفتاری ، توانایی افراد را برای کاهش استرس و سازگاری مناسب با موقعیت های استرس آور را افزایش می دهد. مدیریت استرس به افراد کمک می کند تا موقعیت هایی را که در آنها ،باعث استرس می شود را شناسایی کنند و سپس راهبردهای مقابله ای برای مواجهه با این موقعیت ها را آموزش می دهد. اصلاح ارزیابی های شناختی و بهبود مهارتهای مقابله ای و تمرین های ارائه شده برای تلفیق تکنیک های آموخته شده با موقعیت های زندگی واقعی می تواند به کاهش استرس ادراکی منجر شود. این برنامه شرکت کنندگان را به تکنیک های متنوع و یکپارچه مجهز می کند که می توانند از آنها به منظور کاهش استرس و ارتقای کیفیت زندگی استفاده کنند(چوبفروش- زاده،کلانتری،مولوی،1389).

 

1-2- بیان مسئله

 

عواملی که قویاً در ارتباط با افزایش خطر ایجاد بیماری های قلبی عروقی می باشند به سه دسته بزرگ و اصلی تقسیم بندی می شوند که عبارتند از؛ عوامل غیر قابل تغییر (سن، جنس، یائسگی زودرس، سابقه ی خانوادگی) عوامل قابل تغییر (سیگار، چاقی، فشار خون بالا، دیابت ملیتوس، فعالیت فیزیکی ناکافی، افزایش کلسترول خون، افزایش سطح لیپوپروتئین با وزن مولکولی پائین، کاهش سطح لیپوپروتئین با وزن مولکولی بالا) و عوامل خطر تأیید نشده (مصرف ناکافی ویتامین های ب کمپلکس، هیپرانسولینمی) در این بین پژوهشگران با جستجوی گسترده متون به این نتیجه رسیدند که می توان عوامل خطر بیماری های قلبی و عروقی را در پنج دسته زمینه ای (کلسترول، تری گلیسیرید، ابتلا به دیابت، ابتلا به فشار خون، افسردگی، سابقه فشارخون بالا در گذشته)، اجتماعی (مصرف قرص های ضد بارداری، تحصیلات، ورزش نکردن، مصرف سیگار)، اقتصادی (شغل، محل زندگی، سطح درآمد)، خانوادگی (سابقه فامیلی ابتلا به بیماری قلبی، نحوه نسبت فامیلی، ابتلا به بیماری های وابسته و تشدید کننده بیماری قلبی همانند بیماری های ریوی، کلیوی، عصبی و اندوکرین) و دموگرافیک (سن، جنس، تأهل، شاخص توده بدنی) طبقه بندی نمود. دسته دیگری از عوامل خطر مرتبط با بیماری های قلبی عروقی، فاکتورهای روانشناختی مانند افسردگی، اختلالات اضطرابی، عصبانیت و خشونت و استرس های مزمن در طول زندگی می باشد(همان منبع) .

 

کیفیت زندگی یکی از عوامل مهم در ارزیابی مسائل بهداشتی و درمانی است. بیماری های مزمن یکی از عوامل کاهش کیفیت زندگی در افراد هستند و بررسی کیفیت زندگی جزء مهمی در ارزیابی نتایج درمان این بیماران است(علیزاده، دلاوری، شیردل، 1388).هارکر 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  (2007) نشان می دهد «حمایت اجتماعی درک شده» و «پرداختن به حل مسأله» روی «پذیرش بیماری» و «خود مدیریتی» از سوی بیمار تأثیر مثبتی داشته و روی «استرس» تأثیر منفی دارند و از طرف دیگر «پذیرش بیماری» و «خود- مدیریتی» روی کنترل متابولیکی تأثیر مثبت دارند و «استرس» روی «کنترل متابولیکی» تأثیر منفی دارد و در نهایت «کنترل متابولیکی» روی «کیفیت زندگی» تأثیر مثبت دارند.

 

برنامه مدیریت استرس  به شیوه‌ی شناختی –رفتاری، مدیریت استرس را با آموزش آرمیدگی همراه می‌کند.درهر جلسه‌ی گروهی  یک روش جدید آرمیدگی، مانند آرمیدگی عضلانی تدریجی، تصویر- سازی، مراقبه و دیگر تکنیک‌های آرمیدگی معرفی می‌شود. مهارت‌های مدیریت استرس نیز با یک توالی منظم و پیوسته ارائه می‌شوند و شامل بازسازی شناختی، راهبردهای مقابله‌ای  و ایجاد اجتماعی مستحکم می‌باشند. تا پایان برنامه شرکت کنندگان به تکنیک‌های متنوع  ویکپارچه ای مجهز می‌شوند که می‌توانند از آنها به منظور کاهش استرس و ارتقاء کیفیت زندگی استفاده کنند(علی- اکبری،دل آرام،حیدری،1391) .

 

در این راستا ، در مطالعه ی پاتریک ساب ، هیجونگ بنگ، ردفوردو ویلیامز (2009) برنامه گروه درمانی شناختی رفتاری در بیماران با انفارکتوس قلبی ،اجرا شد که نتایج نشان داد گروه مداخله نسبت به گروه کنترل ، افسردگی، اضطراب و حمایت اجتماعی پائین کمتری را نشان می- دهند . هم چنین مطالعه ی دوریس ، دیانا و جینوو (2006) تاثیر برنامه ی آرمیدگی عضلات به شکل تصاعدی را در بهبود نتایج سلامتی وعلائم مرضی بیماران سالخورده  چینی با ناتوانی قلبی را نشان داد.

 

بنابراین شناخت مشکلات روانی این بیماران، رفع و یا کاهش این مشکلات به همراه ارایه ی آموزش هایی برای ارتقای کیفیت زندگی آن ها، و مدیریت استرس بخش مهمی از درمان بیماران قلبی را تشکیل می دهد. هدف اساسی این پژوهش تعیین اثر بخشی مدیریت شناختی – رفتاری استرس بر بهبود کیفیت زندگی و استرس در بیماران قلبی است. نتایج حاصل از این بررسی می تواند در کمک به بیماران قلبی برای کنترل سطح استرس و بهبود کیفیت زندگی سودمند باشد.

 

1-3- ضرورت و اهمیت مسأله:

 

استرس باعث فعال شدن پاسخ استرس بیولوژیک می شود. این پاسخ استرس منجر به فعال شدن سیستم عصبی، غدد و سیستم ایمنی می گردد. یکی از مهم ترین اتفاقاتی که در پاسخ استرس بیولوژیک رخ می دهد، فعال شدن سیستم سمپاتیک و آزادسازی اپی نفرین می باشد. از مهم ترین سیستم هایی که تحت تأثیر آزاد شدن اپی نفرین قرار می گیرد سیستم قلب و عروق است. بالا رفتن ضربان قلب و هم چنین فشار خون از پیامدهای شایع استرس می باشد.بررسی پژوهش های مختلف نیز نشان می دهد که فعال شدن سیستم سمپاتیک به دنبال استرسورهای مختلف و آزاد شدن اپی- نفرین باعث بالا رفتن ضربان قلب ، فشار خون و تعداد تنفس، کاهش حجم های ریوی و به تبع تمام این موارد ایسکمی میوکارد می شود.همان گونه که مشاهده می شود استرس با فعال سازی پاسخ استرس بیولوژیک و به طور غیرمستقیم و از طریق افزایش احتمال بروز سایر عوامل خطرها، می- تواند باعث افزایش احتمال ابتلا به بیماری های قلبی عروقی گردد(واحدیان عظیمی،1391).

 

stress

 

Heart disease

 

Quality of life

 

Style of life

 

Self manegment

 

Riley M

 

Bluhm B

 

Hyper ansolinemy

 

Pibernik

 

Peros

 

Begic

 

Antoni

 

Stress Managment

 

Cognetive-behavioral

 

Self-efficacy

 

Self-steem

 

Social support

 

Irenson

 

Shnayderman

 

Harker

 

Problem solving

 

Metabolical control

 

Muscle relaxation

 

Meditation

 

Patrice G.Saab

 

Heejung Bang

 

Redford B

 

Williams

 

Myocardial infarction

 

Doris S.F.Yu

 

Diana T.F.Lee

 

Jean Woo

 

Heart failure

 

Hans selye

 

Curtis

 

Schnale

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...