لزوم پوشش، یکی از خواسته های فطری انسان است، زیرا از آغاز پیدایش انسان هریک از زن و مرد کوشیده است تا پوشش مناسب داشته باشد. او ابتدا با برگ درختان و سپس باپوست حیوانات و بعد با دست بافته های خود، خویش را می پوشانده است، و بعد با پیشرفت صنعت و دست یافتن به منابع و ابزار جدید، پوشش نیز از (تغییرات تکاملی) بهره مندگردید.

 

این اعمالی که تحت هیچ گونه آموزشی نبوده، نشان می دهد که پوشش، یک نیاز فطری انسان است. داستان آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش را اثبات می کند. در همین رابطه در آیه ی 22 سوره ی مبارکه ی اعراف آمده: فلما ذاقا الشجره بدت لهما سؤاتهما و طفقا یخصمان علیهما من ورق الجنه و نادا هما ربهما الم انهکما عن تلکما الشجره و اقل لکما ان الشیطان لکما عدو مبین؛ هنگامی که از آن درخت چشیدند، شرمگاه بدنشان بر دو نفرشان نمایان شد هر دو دست به کار چسبانیدن برگ (درختان) بهشت به خود شدند، و پروردگارشان بر آن دو بانگ زد: آیا من شما را از آن درخت نهی نکردم، وبه شما نگفتم: بی تردید شیطان برای شما دشمنی آشکار است.

 

بنابراین بشر از آغاز خلقت، با میل فطری اندام خود را از دیگران پوشانیده است و اگر این گونه نبود، انسان نیز مانند حیوانات، از برهنگی شرمی نداشت و با پوشاندن خود، احساس امنیت و آرامش نمی کرد.

 

در همه ی ادیان، به مسئله ی عفاف و حجاب توجه شده است، اما همیشه با افراط و تفریط هایی همراه بوده است. و دین اسلام که کامل ترین دین الهی است خود واضع حجاب نیست، بلکه آن را قانونمند و متعادل ساخته تا با روحیه و سرشت انسانی زن سازگار باشد.

 

حدود پوشش زنان و مردان به ویژگی های جسمانی آنان مربوط می شود. جاذبه های شدید جنسی بدن و موهای زن که از جمله ی زیبایی های وی به شمار می روند، اقتضا دارد که پوشش کامل خود را رعایت کند. اما مرد که خلقت او به گونه ای دیگر است و حکمت الهی بر خلق جاذبه های جنسی، دلربایی ها و لطافت های جسمانی او نبوده است موظف به رعایت چنین پوششی نیست.

 

قوانین اسلام قابلیت تطبیق پذیری را دارند و در کنار آن مسئله ی حجاب نیز در قالب های کلی بیان شده است و می توان با توجه به زمان و مکان، از انعطاف پذیری آن بهره برد. از سوی دیگر اگر بپذیریم که عفاف و پاکی در حوزه های مختلف روابط انسانی، امری لازم و قطعی است دیگر در مورد مثال ها و مصادیق آن و همچنین این که انسان نباید به گونه ای ظاهر شود یا رفتار کند که کرامت وی زیر سؤال برود، مشکلی نخواهیم داشت. حساسیت انسان نسبت به رفتارهای تحریک کننده، امری نیست که با گذشت زمان از بین برود. ممکن است ابزارها و راهکارها تغییر کند و یا قوانین اجتماعی و فرهنگی دگرگون شوند اما رعایت برخی موارد در رفتارها و ظاهر انسان، در هر زمان و مکانی می تواند به حفظ و ارتقای شخصیت و جایگاه وی کمک کند.(جاوید و محمد مهدی شجاعی باغینی،1388،ص26-27)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

حجاب، حفاظی برای آسیب های اجتماعی و روانی است. نوع آفرینش زن باعث شد تا خداوند برای حراست و حفاظت او از دسترس بیگانگان، تدبیری بیاندیشد که آن، داشتن سیمای حجاب است؛ یعنی حضور در لباسی که به مدد آن بتوان بدون آسیب، به انجام وظایف دینی، اجتماعی و علمی خود پرداخت. دلایل عقلی و توصیه های دینی بسیاری، در باره ی فواید حجاب وجود دارد که امنیت اجتماعی، سلامت روانی، و بهداشت جسمی و روحی و همین طور استحکام خانواده از جمله ی این موارد است.(احمدی و همکاران،1389،رابطه اعتقاد به حجاب و آسیب پذیری فردی،خانوادگی و اجتماعی،شماره دوم،ص98)

 

رعایت حجاب ضمن سلامت اخلاقی و شخصیتی زن، احتمالا به وی نقش دفاعی در برابر آسیب های فردی و اجتماعی می دهد. و از جمله مسائلی که ممکن است سلامت فرد و جامعه را تهدید کند و اثرات آسیب زایی بر فرهنگ، اخلاق، اعتقادات، و امنیت جامعه داشته باشد، عدم رعایت حجاب است.

 

 

 

فصل اول

 

کلیات

 

 

 

1-کلیات

 

1-1-1- بیان مسئله

 

احکام الهی از روی حکمت صادر شده است و هرآن چه خداوند به آن امر نماید دارای مصلحت و هرآن چه از آن نهی کند دارای مفسده است. در غیر اینصورت صدور اوامر و نواهی کاری لغو و بیهوده خواهد بود ، در حالی که خداوند منزه و مبری از هر فعل عبث و لغو می باشد. حجاب نیز از این امر مستثنی نمی باشد که حکمت تشریع آن مختص به زمان یا مکانی خاص نیست ، بلکه این حکم ،امری فرازمانی و فرامکانی و بر مبنای فطرت انسانی و مصالح جوامع بشری است.

 

آن چه در روابط زن و مرد مورد نظر شارع می باشد ، رعایت عفاف است که مفهومی وسیع دارد و حجاب به معنای پوشش زن یکی از شاخه های آن به شمار می رود. علاوه برآن ، پرهیز از جلب توجه مردان و سخن گفتن تحریک آمیز را نیز در بر می گیرد . عفاف در نگاه نیز که بین زن و مرد مشترک بوده و امری دوطرفه محسوب می شود را نیز شامل می شود.

 

حجاب به معنای پوشش زن از مسلمات دین و مذهب بوده که اسلام روی آن تأکید زیادی دارد ، به طوری که فقها در مورد اصل وجوب پوشش در برابر نامحرم و همین طور هنگام نمازخواندن اختلافی با هم ندارند و این حکم مورد اجماع همه ی علمای اسلام(اعم از شیعه و سنی) است.

 

مستند صریح قرآنی حکم وجوب پوشش بر بانوان در برابر مردان نامحرم عبارت است:آیات 31 سوره ی مبارکه ی نور و آیه 59 سوره ی مبارکه ی احزاب می باشد که در این آیات هم چنین حدود و کیفیت پوشش مشخص شده است.

 

ظاهراً علمای اسلام اعم از شیعه و سنی با وجود این که در مورد اصل وجوب پوشش بانوان با هم اختلافی ندارند ، اما در رابطه با اندازه و حدود آن آرای مختلفی از فقهای متقدم ارائه شده است که فقهای متأخر این آرا را مبنای نظریات خود قرار داده اند.

 

برخی از آن ها تمام بدن زن حتی قدمین او را عورت شمرده و تنها چهره و دو دست را استثنا نموده و کشف آن را جایز شمرده اند ، برخی دیگر قائل به وجوب پوشش سراسر بدن حتی صورت و دو دست هستند و آن را جز عورت قلمداد می کنند. و برخی معتقدند که بر زن پوشانیدن همه ی بدن ، جز چهره واجب است، و برخی نیز پوشانیدن همه بدن زن ، جز چهره و دو دست و قدم ها را واجب می دانند.

 

فقهای معاصر نیز که در فتاوای خود به آرای فقهای گذشته استناد کرده اند، با رعایت اصل احتیاط حکم به جواز کشف وجه و کفین داده اند ، البته به شرط اینکه صورت و دست ها دارای آرایش و زینت نباشند و کسی به قصد لذت و هوس نگاه نکند و همین طور بیم فتنه و لغزش در بین نباشد. زیرا از یک سو هر کسی در وجدان خود می داند که هوس چشم چرانی و نظر بازی در مرد و علاقه شدید به خودآرایی و خودنمایی در زن وجود دارد )دورانت،ص115)و از سوی دیگر ، از آن جا که حجاب ظاهری نماد و نشانه ی بیرونی است که در تحصیل عفت و تقوای درونی تأثیر دارد و اسلام هم روی آن تأکید زیادی دارد ، بنابراین در این مقوله هرچه پوشش زن کامل تر و نگاه مرد محدودتر باشد ، بهتر است (مهدی زاده ،ص 70)

 

هدف در این پایان نامه تهیه ی شرحی از تحولات حجاب و پوشش در ادوار مختلف تاریخ بوده، این که پیدایش حجاب و پوشش به چه عصر و دوره ای برمی گردد؟ و آیا فقط مختص به اسلام است یا این که سایر ادیان و اقوام را نیز شامل می شود؟ و حدود و کیفیت آن با توجه به آراء و احکام فقهی و این که آیا تحولات زمانی و مکانی بر آرای فقهی در مورد حجاب و پوشش تأثیر داشته؟ و همین طور آثاری که حجاب و پوشش و پیامدهایی که بد حجابی و بد پوششی برای فرد و جامعه می تواند به همراه داشته باشد را مورد بررسی قرار می دهد.

 

 

 

1-1-2- پرسش اصلی تحقیق

 

نقش و تأثیر زمان و مکان در زمینه ی تحولات حجاب و پوشش زنان بر آراء فقهی چگونه است؟

 

 

 

1-1-3- فرضیه ها

 

    • تحولات حجاب ناشی از زمان و مکان بر آراء فقهی مربوط به پوشش از جهت حدود و کیفیت تأثیر داشته است.

 

    • فقها در مورد اصل وجوب حجاب و پوشش اتفاق نظر دارند.

 

    • در رابطه با حدود و کیفیت پوشش فقها با هم اختلاف نظر دارند.

 

  • فقهای معاصر در رابطه با حدود و کیفیت پوشش رأی احتیاطی داده اند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...