پابان نامه بررسی تاثیر چهار هفته تمرین پلیومتریک با و بدون مصرف مکمل Q10 … |
1-2. بیان مسئله
نروتروفینها از طریق تنظیم شکلگیری عصبی و نروژنز (تولید نرون) نقش مهمی را در بدن ایفا میکنند [5]. BDNF فاکتور نروتروفیک مشتق شده از مغز، پروتئین محافظ مغز و یکی از فاکتورهای خانواده نروتروفین میباشد که به طور وسیعی در مغز پستانداران در قسمتهای هیپوکمپ، آمیگدال، هیپوتالاموس، مغز میانی و کورتکس مغز ترشح میشود [6]. BDNF و سایر عوامل تغذیهای عصبی در پیشگیری از مرگ سلول عصبی و فرآیندهای تحلیل عصبی نقش ایفا میکنند. این عامل موجب رشد نرون های نابالغ و افزایش حیات نرونهای بالغ میشود و در تشکیل حافظه، شکلگیری سیناپسی، کارایی سیناپسی و ارتباط عصبی نقش دارد. BDNF در پلاسما، سرم و پلاکتها وجود دارد. پلاکتها می توانند آن را ذخیره کرده و سپس به درون پلاسما رها کنند. از این رو همبستگی مثبتی بین مقدار BDNF پلاکت ها و سرم وجود دارد [7]. سلولهای اندوتلیال عروق و سلولهای تک هسته ای گردش خون آن را تولید میکنند. BDNF می تواند از سد خون-مغز BBB (Brain blood barrier) عبور کرده و در هر دو جهت (از مغز به خون و از خون به مغز) حرکت نماید. بنابراین سطوح خونی آن میتواند بازتاب سطوح مغزی و بر عکس باشد [8]. تاکنون برای این پروتئین نقشهای گوناگونی بیان کرده اند. از جمله این نقشها می توان به مشارکت آن در متابولیسم، استرس، فعالیت دستگاه اندوکرین، التهاب، استرس اکسایشی و آسیب عضلانی اشاره کرد. یکی از نقشهای احتمالی که برای BDNF میتواند مورد بحث قرار گیرد ارتباط آن با خستگی میباشد. نشان داده شده است که نروتروفینها و از جمله BDNF انتقال عصبی عضلانی را بهبود میبخشند، بنابراین میتوانند خستگی از این نوع را به تاخیر بیندازند. شواهد جدید نشان میدهند که نروتروفینها در تغییر انتقال سیناپسی ناشی از فعالیت مشارکت میکنند. سنتز و رهایی نوروتروفین به وسیله فعالیت نرونی تنظیم میشود و نوروتروفینها به طور مستقیم کارایی سیناپس را بهبود میبخشند. به طور اختصاصی BDNF و NT4 توسط نرونهای حرکتی و تارهای عضلانی تولید میشوند و می توانند بر انتقال عصبی عضلانی تأثیر بگذارند. فعال شدن گیرندههای پیشسیناپسی BDNF یا NT4 میتواند رهایی استیل کولین را در خلال یک فعالیت تکراری افزایش دهد و تأثیر نارسایی انتقال عصبی عضلانی در خستگی عضلانی را کاهش دهد [9]. در رابطه با آثار تمرینات ورزشی روی BDNF خون آزمودنیهای انسانی در زمان استراحت شواهد متناقضی وجود دارد، به طوری که برخی از مطالعات گزارش کردهاند که تمرینات استقامتی سطوح پایه BDNF پلاسما را افزایش داد، در حالی که سایرین گزارش کردند که هیچیک از تمرینات مقاومتی و استقامتی سطح پایه BDNF گردش خون را تغییر ندادند [10]. در رابطه با آثار تمرینات مقاومتی نیز مطالعات صورت گرفته نتایج گوناگونی را گزارش کردهاند. ده هفته تمرین مقاومتی تأثیر معنی داری بر سطوح BDNF سرم آزمودنیهای کم تحرک در مقایسه با گروه کنترل نداشت. همچنین یک جلسه تمرین نیز غلظت BDNF را تحت تأثیر قرار نداد [5]. در مقابل مطالعه دیگر نشان داد تمرینات مقاومتی موجب افزایش معنی دار اما موقتی BDNF خون شد و تمرینات مقاومتی پیشرونده این پاسخ را تقویت کرد []. ورزش پلیومتریک که یکی از انواع تمرینات مقاومتی به شمار می رود به طور گستردهای در افزایش قدرت و حداکثر قدرت در مدت زمان کوتاه (توان) استفاده میشود. یکی از مشخصه های تمرینات پلیومتریک وجود انقباضات برونگرا در آن میباشد که با آسیب عضلانی و التهاب ناشی از آن همراه میباشد. شرایطی وجود دارد که در آن شاخصهای زیستی خستگی عضلانی همراه با شاخصهای زیستی آسیب عضلانی (شاخصهای زیستی التهابی) مشاهده می شوند. به ویژه انقباضات بسیار شدید برونگرا می توانند موجب آسیب عضلانی شده و تشخیص شاخصهای زیستی خستگی یا آسیب عضلانی را به طور جداگانه مشکل می سازد [12]. عضله اسکلتی در حال انقباض میوکاینها را برای ایجاد یک محیط ضدالتهابی سیستمیک علیه واکنش التهابی رها میکند. میوکاینهای تولید شده به وسیله عضله شامل IL6 ، IL8، IL15، و BDNF میباشند. IL-6 نقش متابولیکی و ضد التهابی دارد، در فعالیتهای ورزشی بیش از سایتوکاینهای دیگر افزایش مییابد [13]. در رابطه با IL-6 تحقیقات مختلفی انجام شده است. در ورزشکاران استقامتی مقدار آن در پاسخ به 4 هفته تمرین شدید افزایش پیدا کرد. همچنین در مطالعه روی آزمودنی های کم تحرک و تمرین کرده سطوح این میوکاین به دنبال انقباضات ایزومتریک و خستگی مکانیکی افزایش پیدا کرد. هنگامی که IL-6 نوترکیب تزریق شد اجرای دوندگان استقامت مختل شد و احساس خستگی در دوندگان تمرین کرده افزایش یافت. این نتایج از نقش احتمالی IL6 در خستگی حکایت میکند [2].
ا-3. اهمیت و ضرورت پژوهش
1-4. اهداف پژوهش
1-4-1. هدف کلی: تاثیر چهار هفته تمرین پلیومتریک با و بدون مصرف مکمل Q10 بر عملکرد ورزشی و BDNF و IL6 سرم دختران فعال.
1-4-2. اهداف ویژه
- تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک بر سطوح سرمی BDNF
- تعیین اثر 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی BDNF
- تعیین 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی BDNF
- تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک بر سطوح سرمی IL-6
- تعیین اثر 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی IL-6
- تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی IL-6
- تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک بر عملکرد ورزشی
تعیین اثر 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر عملکرد ورزشی
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
- تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q10 بر عملکرد ورزشی
- تعیین ارتباط بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه تمرین به دنبال 4 هفته تمرین پلیومتریک
- تعیین ارتباط بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه مکمل به دنبال 4 هفته مصرف مکمل Q10
- تعیین ارتباط بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه ترکیب به دنبال 4 هفته تمرین و مصرف مکمل
- تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک و ترکیب تمرین پلیومتریک و مصرف مکمل Q10 بر اجرای پرش عمودی آزمودنیها
1-5. فرضیات پژوهش
- 4 هفته تمرین پلیومتریک بر سطوح سرمی BDNF تاثیر معنیداری ندارد.
- 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی BDNF تاثیر معنیداری ندارد.
- 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q1O بر سطوح سرمی BDNF تاثیر معنیداری ندارد.
- 4 هفته تمرین پلیومتریک بر سطوح سرمی IL-6 تاثیر معنیداری ندارد.
- 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی IL-6 تاثیر معنیداری ندارد.
- 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q1O بر سطوح سرمی IL-6 تاثیر معناداری ندارد.
- 4 هفته تمرین پلیومتریک بر توان بیهوازی (اوج، میانگین توان بیهوازی و شاخص خستگی) تأثیر معنیداری ندارد.
- 4 هفته مصرف مکمل Q1O بر توان بیهوازی (اوج، میانگین توان بیهوازی و شاخص خستگی) تأثیر معنیداری ندارد.
- 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q1O بر توان بی هوازی (اوج، میانگین توان بیهوازی و شاخص خستگی) تأثیر معنیداری ندارد.
- بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه تمرین به دنبال 4 هفته تمرین پلیومتریک ارتباط معنیداری وجود ندارد.
- بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه مکمل به دنبال 4 هفته مصرف مکمل Q10 ارتباط معنیداری وجود ندارد.
- بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه ترکیب به دنبال 4 هفته تمرین پلیومتریک و مصرف مکمل Q10 همبستگی وجود ندارد.
- 4 هفته تمرین پلیومتریک و ترکیب تمرین پلیومتریک و مصرف مکمل Q10 بر اجرای پرش عمودی آزمودنیها تأثیر معنیداری ندارد.
1-6. پیش فرضهای تحقیق
– آزمودنیها از سلامت جسمانی برخوردار بودند.
– رعایت توصیههای تغذیه ای
– ابزاراندازهگیری وآزمون از روایی لازم بر خوردار بودند.
1-7. محدودیتهای پژوهش
1-7-1. محدودیتهای قابل کنترل
- سن (دامنه سنی 18 تا 24)، جنس (زن) و رشته تحصیلی( سال دو و سوم تربیت بدنی) آزمودنها
- حجم، شدت و مدت تمرین و مصرف مکمل آزمودنیها در زمان تمرین مربوطه
- عدم کنترل دقیق فعالیت شبانه روزی و همچنین میزان انرژی دریافتی و خواب آزمودنیها
- سطح انگیزش، استرس و شیوه زندگی و عدم کنترل میزان مسئولیت پذیری در طی دوره مکمل گیری و تمرین
1-7-2. محدودیت غیر قابل کنترل
- عدم کنترل شرایط روحی و روانی آزمودنیها و میزان انگیزش آنها در طی پژوهش
- عدم کنترل میزان مسولیت پذیری آزمودنیها در طی دوره مکمل گیری ، تست و تمرین
- عدم کنترل دقیق فعالیت شبانه روزی و همچنین میزان خواب آنها
- عدم کنترل گرفتن دقیق رژیم غذایی (اندازهگیری انرژی دریافتی و مصرفی)
- تاثیر تفاوتهای فردی و وراثتی بر نتایج تحقیق و میزان استرس آزمودنیها در طول دوره تحقیق
- عادت ماهانگی
1-8. تعریف واژهها و اصطلاحات پژوهش
فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز (BDNF)
فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز (BDNF) پرتئین دایمر 119 اسید آمینهای به وزن KDa 5/13 است که از نظر ساختاری با فاکتور رشد عصبی شبیه است. پروتئین محافظ مغز و یکی از فاکتور های خانوادهی نروتروفین میباشد. در تمایز نورونی و بقاء، همچنین در شکل پذیری سیناپسی و انواع مشخص یادگیری و حافظه مهم است.
تمرین پلیومتریک
تمرین پلیومتریک از انواع تمرینات مقاومتی به شمار می رود بطور گستردهای در افزایش قدرت و حداکثر قدرت در مدت زمان کوتاه (توان) استفاده میشود. شامل دو مرحله درونگرا و برونگرا می باشد و برای بالا بردن توانایی پرش ورزشکاران استفاده میشود. در این تحقیق پروتکل تمرینات پلیومتریک شامل 10 حرکت بود که این تمرینات به مدت 4 هفته و 3 جلسه در هفته انجام شد.
مکمل Q10
کوآنزیم Q10 (CoQ10) که به اسامی دیگر مثل یوبیکوئینون، کوآنزیم Q و یوبی دکارنون نیز نامیده میشود، یک ماده محلول در چربی و ویتامین مانند و آبگریز است در واقع در غشای فسفولیپیدی قرار دارد و بیشتر در سلولهای یوکاریوت (عمدتاً در میتوکندری سلول) تولید میشود و برای عملکرد سلول ضروری است.CoQ10 از اجزاء زنجیره انتقال الکترون بوده و در تنفس هوازی سلولی و تولید انرژی به صورت ATP نقش دارد و همچنین فعالیت میتوکندری مربوط به سنتز ATP را افزایش میدهد [4].
اینترلوکین-6
اینترلوکین-6 (IL -6)، این سایتوکاین توسط منوسیتها، ماکروفاژها، سلولهای اندوتلیال، فیبروبلاستها و سایر سلولها در پاسخ به تحریکات التهابی ترشح میشود. اثرات التهابی آن مشابه TNF-α و IL-1 است. و باعث القای پاسخ فاز حاد و ایجاد تب میشود. سایتوکاینها، پپتیدها یا پروتئینهایی هستند که توسط سلولهای دستگاه ایمنی تولید و رها میشوند که نقش اصلی را در پاسخهای التهابی به محرکهای پاتولوژی مانند التهاب و آسیب بافتی ایفا میکنند. این سیتوکین تنظیم کنندۀ فرایندهای التهابی بسیاری از جمله تحریک میانجیهای پیش التهابی (IL -10, IL -1ra و کورتیزول) و پروتئینهای مرحلۀ حاد (CRP) و همچنین مهار بازخورد “آماده باش” سیتوکینهاست. همچنین IL-6 بیش از هر سیتوکین دیگری در اثر ورزش تولید میشود و بدون حضور التهاب توسط بافت چربی و عضله در حال انقباض ترشح میشود [17].
توان بی هوازی و عملکرد ورزشی
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1400-05-12] [ 07:37:00 ق.ظ ]
|