لاکتات که نمک اسید­لاکتیک می­باشد، جایگاه ویژه­ای در پژوهش­های ورزشی و طراحی برنامه‌های تمرینی به خود اختصاص داده است و اندازه­گیری آن چه در سطح سرم و چه در سطح عضله اسکلتی هنوز بارزترین شاخص سنجش فرایندهای متابولیکی بی­هوازی است. در سطح کاربردی، مربیان فراوانی وجود دارند که با استفاده از همین شاخص، کمیت و کیفیت برنامه­های تمرینی خود را از طریق اندازه­گیری­های آستانه لاکتات، حداکثر حالت پایداری (MLSS)[1]،آستانه هوازی، آستانه ­بی هوازی، آستانه بی­هوازی فردی[2]، کنترل می‌کنند. با توجه به خصوصیات منحصر به فرد لاکتات و خواص متابولیکی دو جانبه آن، امکان استفاده از این شاخص در جداسازی ظرفیت­های هوازی و بی­هوازی میسر و انجام تحقیقاتی که بر این امر صحه علمی بگذارند ضروری است. لذا تحقیق حاضر در صدد پاسخگویی به این مسئله است و در شکل ایده‌آل امید آن می‌رود که انجام تحقیق حاضر به ارائه فاکتوری جدید در سنجش ظرفیت­های هوازی و بی­ هوازی منجر گردد.
1-2. بیان مسئله و سؤال اصلی تحقیق

 

در ادبیات از شاخص­های آستانه لاکتات و VO2max، بهکرات جهت تعیین عملکرد هوازی و برآورد سازگاری‌های تمرینی ورزشکاران استفاده شده است(11 ،36 ،22،13). هر چند عقیده کلی بر این است که شاخص آستانه لاکتات در محدوده معینی بهتر از VO2maxعملکرد هوازی را برآورد می‌سازد(36،22)، به هر حال سازگاری‌های مرکزی که بیشتر در ورزش‌های استقامتی اتفاق می­افتند تمایل به بهبودVO2max دارند، در حالی که سازگاریهای محیطی که در تمرینات بی­هوازی غالب هستند، تأثیر بیشتری بر مقادیر آستانه می‌گذارند(57). بدین جهت است که در برخی از مواقع مشاهده می­شود، ورزشکاران رقابتی بی­هوازی با اینکه دارای مقادیر پایین‌ترVO2maxدر مقایسه با ورزشکاران استقامتی هستند، در مقادیر آستانه با ورزشکاران استقامتی اختلاف چندانی ندارند یا اختلاف کمتری در مقایسه با مقادیر VO2maxدارند (57). بنابراین تاکید کردن بر VO2max یا مقادیر آستانه به تنهایی جهت پیش­بینی عملکرد در ورزشکارانی که سیستم غالب در آن‌هاصرفاً سیستم هوازی یا بی هوازی نیست می­تواند گمراه کننده باشد. لذا استفاده از شاخصی که بتواند به گونه­ای سازگاری­های مرکزی و پیرامونی را با یکدیگر ادغام کند (هر چند به طور نسبی) جهت پیش­بینی عملکرد هوازی و بی­هوازی ورزشکاران منطقی به نظر می‌رسد.

 

1-3. اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

اکثر تحقیقات انجام شده در زمینه پیش­بینی عملکرد هوازی و بی­هوازی معمولاً بر روی یک شاخص تمرکز کرده­اند و نتایج آن‌ها بر اساس 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  متغیری واحد ارائه شده است و تحقیقاتی که در آن‌ها از شاخصی ترکیبی در پیش­بینی عملکرد هوازی و بی­هوازی استفاده شده باشد، نادر است. از آنجایی که استنباط بر اساس یک متغیر واحد می­تواند در رشته­های ورزشی که تلفیقی از سیستم‌های هوازی و بی­هوازی را نیاز دارند تا حدودی گمراه کننده باشد، انجام این گونه تحقیقات جهت استفاده از شاخصی ترکیبی در پیش­بینی عملکرد هوازی و بی­هوازی ضروری می­باشد. همچنین در مقایسه با آستانه لاکتات، پاسخ‌های فیزیولوژیک در خلال مرحله بافرینگ شاخص بهتر و دقیق‌تری برای تطابق­های ایجاد شده به اسیدوز متابولیک ناشی از تجمع لاکتات است. بنابراین با توجه فقدان اطلاعات و مطالعات در زمینه پیش­بینی ظرفیت هوازی و بی­هوازی به وسیله شاخصی که هم سازگاری­های مرکزی (بیشتر در ورزش­های استقامتی اتفاق می‌افتد) و هم سازگاری­های محیطی (بیشتر در ورزش‌های بی­هوازی اتفاق می­افتد) را با هم ادغام کند(هر چند به صورت نسبی)، تحقیق حاضر سعی بر آن دارد تا با استفاده از تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا جهت پیش­بینی ظرفیت هوازی و بی­هوازی تا حدودی مشکل پیش رو را بر طرف نماید.

 

1-4. اهداف تحقیق
1-4-1. هدف کلی

 

پیش بینی عملکرد هوازی و بی­هوازی ورزشکاران نخبه با استفاده از تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا
1-4-2. اهداف اختصاصی

 

مقایسه­ تغییرات لاکتات دوچرخه سواران نخبه استقامتی و سرعتی در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا
مقایسه­­­ظرفیت بافرینگ بی کربناتی دوچرخه سواراننخبه استقامتی و سرعتی در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا
مقایسه­­ظرفیت ­­بافرینگ غیر بی­کربناتی دوچرخهسواراننخبهاستقامتیوسرعتی در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا
مقایسه­مدت زمان مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا در دوچرخه سواراننخبه استقامتی و سرعتی

 

5.تعیین ­ارتباط بینتغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا وVO2max

 

تعیین ­­ارتباط بین تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا و اکسیژن مصرفی معادل با آستانه لاکتات

 

7.تعیین ارتباط بینتغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا و حداکثر لاکتات تحمل شده توسط آزمودنی­ها

 

تعیین ارتباط بین تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا و مقدار کسر اکسیژن توسعه یافته توسط آزمودنی‌ها

 

1-5. فرضیه‌های تحقیق

 

1. بین تغییرات لاکتاتدوچرخه سواراننخبه استقامتی و سرعتی در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا تفاوت معنی داری وجود دارد.
بین ظرفیت بافرینگ بی‌کربناتی دوچرخه سواران نخبه استقامتی و سرعتی­در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا تفاوت معنی­داری وجود دارد.
بین ظرفیت بافرینگ غیر بی‌کربناتی دوچرخه سواراننخبه استقامتی و بی­هوازی در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا تفاوت معنی­داری وجود دارد.
بین مدت زمان مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا در دوچرخه سواراننخبه استقامتی و سرعتی تفاوت معنی داری وجود دارد.
بین تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا وVO2max آزمودنی­ها رابطه معنی­داری وجود دارد.
بینتغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا و اکسیژن مصرفی معادل با آستانه لاکتات آزمودنی­ها رابطه معنی­داری وجود دارد.
بینتغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا و حداکثر لاکتات تحمل شده توسط آزمودنی­ها رابطه معنی­داری وجود دارد.
بینتغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا و مقدار کسر اکسیژن توسعه یافته توسط آزمودنی‌ها رابطه معنی­داری وجود دارد.

 

1-6. محدودیت‌های تحقیق
1-6-1.محدودیت‌هایی که کنترل آن‌هادر اختیار محقق بوده است:

 

سطح آزمودنی‌ها که همگی نخبه بودند.
منع آزمودنی‌ها از خوردن، 4 ساعت قبل از انجام تست.
منع آزمودنی‌ها از تمرین، 48 ساعت قبل از انجام تست.
جنس و سن آزمودنی‌ها که همگی مرد و در دامنه سنی 20 تا 28 سال قرار داشتند.
انجام تست‌ها با دوچرخه ارگومتر به دلیل رعایت اصل ویژگی فردی.

 

1 – maximum lactate steady state

 

2 – individual anaerobic threshold

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...