کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



اختلال وسواسی جبری اختلالی ناتوان کننده است که بخش عمده­ای از زندگی خانوادگی و شغلی فرد را درگیر ساخته و اثرات منفی بسیاری را بر فرد و اطرافیان بیمار تحمیل می­کند.

 

ماهیت اصلی این اختلال وجود افکار نفوذگر و ناخوشایندی است که موجب افزایش اضطراب، آشفتگی و یا احساس گناه می­شود. این افکار به تنهایی یا به همراه اعمالی آشکار یا ذهنی برای کاهش یا حذف اضطراب و ناراحتی  فرد را در چرخه­ی معیوبی از تشریفات زمان­بر درگیر می­سازد. اختلال وسواسی جبری همایندی بالایی با بسیاری از اختلالات دارد. نصف تا سه چهارم این بیماران حداقل یک اختلال همزمان دیگر هم نشان می‌دهند (آنتونی، داونی و سوینسون، 1998 به نقل از کلارک و بک، 2010) افسردگی اساسی یکی از اختلالاتی است که همایندی بسیار زیادی با اختلال وسواسی جبری دارد (براون، کمپبل، لهمن، کریشام و مانسیل، 2001؛ کرینو و آندرو، 1996، به نقل از کلارک و بک، 2010)  وجود افسردگی با وخیم­تر شدن نشانه‌های وسواسی جبری در ارتباط است (کلارک، 2002 به نقل از کلارک و بک، 2010) . در واقع تنها کمتر از %15 بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری اختلال دیگری را به طور همزمان تجربه نمی­کنند (براون و همکاران، 2001 به نقل از کلارک و بک، 2010). واضح است که شناخت علل و ریشه­های اختلال مهمترین گام در تدارک و اجرای راهبردهای درمانی است.

عکس مرتبط با افسردگی در روانشناسی Psychological depression

یکی از مسائل چالش برانگیز و پر اهمیت در مورد این بیماری جایگاه و نقش ترس و اضطراب است که بویژه طی دو دهه­ی اخیر موضوع کارهای پژوهشی بسیاری بوده است. اهمیت مطالعه­ی این دو هیجان به دلیل درگیر ساختن نواحی خاصی از مغز بیمار است که به تبع سیستم مداخله­ای و درمان دارویی متفاوتی را می­طلبد. اگر چه مطالعه­های زیادی نقش بارز اضطراب را در این اختلال نشان می­دهند اما از سوی درمانگران آشکارا وجود ترس را در این اختلال، بویژه در انواعی مانند ترس از آلودگی و یا چک کردن، مشاهده شده است، مطالعاتی نیز نقش ترس تأیید کرده­اند. با این حال هنوز نمی­توان در مورد جایگاه، شیوه و میزان اثر اضطراب و ترس اظهارنظری دقیق ارائه کرد. مطالعات دهه­­های اخیر صاحب­نظرانی مانند کروگر (1999) و واتسون (2009) اگر چه نتوانسته جایگاه قطعی اختلال وسواس جبری را در گروه اختلالات اضطرابی یا ترس مشخص سازد اما مسیر روشنی را پیش روی مطالعات آتی پژوهشگران گشوده است . برای مثال بررسی ادبیات پژوهشی و نیز فعالیت­های این پژوهشگران نشان می­دهد که علی­رغم ناهمگن بودن اختلال وسواسی جبری تلاشی برای یافتن جایگاه اختلال در زیرگروه­های آن صورت نگرفته است به عبارتی آیا ممکن است که ترس در یک یا چند زیرگروه وسواس نقش بیشتری داشته باشد و اضطراب در موارد دیگری اثرگذارتر باشد؛ به عبارتی آیا دلیلی برای تفکیک این زیرگروه­ها از نظر پاسخ دارویی و راهبردهای روان­درمانی وجود دارد؟

 

رویکرد ابعادی و بررسی نشانه­های اختلالات به صورت نمراتی بر روی یک پیوستار که از نشانه­های خفیف تا نشانه­های عمیق گسترده شده است، می­پردازد. این رویکرد در سال­های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته و سودمندی آن نسبت به رویکرد طبقه­ای تأیید شده است. رویکرد ابعادی به بررسی نشانه­های اختلالات در گروه­هایی که نشانه­ها را در سطح غیربالینی دارا هستند می­پردازد. این رویکرد می­تواند با بررسی اختلال وسواسی جبری در گروه­های غیربیمار مسیری متفاوت را برای پاسخ به چالش مورد اشاره در پیش بگیرد. به همین دلیل در این پژوهش از رویکرد ابعادی برای بررسی نشانه­های وسواسی جبری استفاده شده است.

 

از سوی دیگر اهمیت نقش ویژگی­های شخصیتی و خلق و خو در ابتلا به اختلالات مختلف موجب شده است که مطالعات گوناگونی به بررسی ویژگی‌های شخصیتی مرتبط با وسواس فکری عملی بپردازند. اگر چه روان‌شناسان مکتب روان‌پویایی، اختلال شخصیت وسواسی یا ویژگی‌های شخصیت وسواسی را شرایط پیش‌مرضی اختلال وسواس فکری عملی معرفی می‌کنند اما مطالعه عملی چندی این ارتباط را زیر سئوال برده‌اند. این ایده توسط پژوهشگرانی در دوره جدید مطالعات شخصیت نیز تأیید گردیده است. برای مثال سامرفلد، هیوت و اسواینسون (1998) به این نتیجه رسیدند که ویژگی‌های شخصیتی وسواسی جبری در اختلال وسواسی جبری بسیار کمتر از چیزی است که قبلاً تصور می‌شد و اختلال شخصیت اجتنابی عملاً در مبتلایان به اختلال وسواسی جبری بسیار بیشتر از اختلال شخصیت وسواسی دیده می‌شود. با این وصف آنها نتیجه‌گیری کردند که ابعاد شخصیتی آسیب/ اجتناب یا اضطراب صفتی، که با سازه‌های تکانشی خاصی مانند مسئولیت‌پذیری و تردید در ارتباط هستند، و نیز کمال‌گرایی ممکن است رابطه­ی خاصی با اختلال وسواسی جبری داشته باشند. به همین دلیل به نظر می­رسد بررسی پژوهش­های گسترده­تر و عمیق­تر در این حوزه­ی مهم آسیب­شناختی از الزام خاصی برخوردار باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

 

1-2- بیان مسأله 

 

بررسی و اهمیت نقش ترس و اضطراب در اختلالات و بویژه اختلال وسواسی جبری ریشه در مطالعات طبقه­بندی اختلالات دارد:

 

Antony

 

Downie

 

Swinson

 

Clarck

 

Beck

 

Brown

 

Campbell

 

Lehman

 

Mancill

 

Grisham

 

Crino

 

Andrews 

 

Krueger

 

Watson

 

Dimensional approach

 

Categorical approach

 

Summerfeldt

 

Huta

 

Swinson

 

Obsessive Compulsive Disorder

 

American Psychiatry Associatio

 

 Lyoo

 

 Lee

 

  Kim

 

 Kong

 

 Kwon

 

Cohen

 

Lachenmeyer

 

Springer

 

Barlow

 

 Fendt

 

 Siegl

 

 Steiniger-Brach

 

shared phenomenological features

 

Vollebergh

 

Prenoveau

 

scale – based analyses

 

Feldman

 

Brady & Kendall

 

symptom – based analyses

 

Ttripartite model

 

General distress

 

Negative mood

 

Somatic hyperarousal

 

Shortness of breath

 

Dizziness

 

Anhedonia

 

low positive mood

 

loss of interest

 

higher order internalizing factor

 

anxious-misery

 

fear

 

social phobia

 

simple phobia

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1400-05-12] [ 01:39:00 ق.ظ ]




وجود اختلالات افسردگی افراد سرطانی در مطالعات متعددی نشان داده شده است (عاقبتی، محمدی و پور اسماعیل، 1389؛ ویتاکر، 2008؛ تاپا، راوال و بیستا، 2010؛ بادگر و همکاران، 2007). حتی در DSM-IV TR (2000) به اختلال اضطراب پس از حادثه در برخی افراد سرطانی اشاره دارد. در مطالعه یاسری، مرادی و شهرآرای (2006)، اختلال اضطراب پس از حادثه و افسردگی افراد سرطانی را 2 سال پس از درمان تأیید و اضطراب بالای این افراد را عاملی در کاهش عملکرد حافظه نشان دادند. علاوه بر این در پژهش‌های بسیاری، وجود اضطراب و افسردگی افراد سرطانی را عاملی در خستگی دانسته‌اند (حقیقت و همکاران، 1387؛ گودندورپ، 2012؛ اسپیک، کورنیا، ماس، دووال و شمیتز، 2010؛ ویتاکر، 2008، فوسا، داهل و لاگ، 2003).

عکس مرتبط با افسردگی در روانشناسی Psychological depression

با توجه به اینکه احتمال دارد بین راهبردهای تنظیم هیجان و نشانگان افسرده وار زنان مبتلا به سرطان سینه رابطه داشته باشد این رابطه می‌تواند تحت تأثیر متغیر تاب آوری کاهش یا افزایش یابد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه با راهبردهای تنظیم هیجان و نشانگان افسرده وار زنان مبتلا به سرطان سینه می‌باشد.

 

۱-۲- بیان مسئله

 

سرطان یکی از علل عمده اختلالات، مرگ و میر و ناتوانی در سراسر جهان است. این بیماری که یکی از بیماری‌های شایع و در حال افزایش است، حجم زیادی از تلاش‌های نظام‌های مراقبتی را به خود اختصاص می‌دهد (میچل،،2003). علی رغم پیشرفت‌های پزشکی، توسعه درمان‌های سرطان و افزایش تعداد بازمانده‌های سرطان، این بیماری از لحاظ احساس درماندگی و ترس عمیقی که در فرد ایجاد می‌کند، بی همتاست (لی،2002). در این میان، سرطان سینه شایع‌ترین، کشنده‌ترین و از نظر عاطفی و روانی، تأثیر گذارترین سرزان در بین زنان است. (نساجی، 1387). سالانه حدود یک میلیون بیمار مبتلا به سرطان سینه در جهان شناسایی می‌شوند و علت مرگ و میر 370 هزار نفر از زنان مبتلا به سرطان، سرطان سینه است. (گارنری، 2004)، یکی از آخرین گزارش‌های انجمن سرطان ایران و نیز نشان از آن است که 25 درصد از کل سرطان ها را در زنان ایرانی، سرطان سینه تشکیل می‌دهد (طالقانی،، 2006). همچنین طبق آمار ارائه شده موسوی و همکاران (2007) سرطان سینه شایع‌ترین سرطان در میان زنان ایرانی است. میزان بقای کلی در بیماران مبتلا در مطالعه ای ملی 71% برآورد شده است، که خود گویای آن است که این افراد نسبت به مبتلایان به برخی دیگر از انواع سرطان ها، مدت طولانی تری، با بیماری و یا با عوارض کوتاه مدت و بلند مدت و استرس‌های ناشی از آن به زندگی خود ادامه می‌دهند (فلاح وهمکاران، 1389).

 

اگرچه پیشرفت‌های وسیع در زمینه سرطان سینه موجب واکنش بهتر تومور به درمان ها و افزایش طول عمر این مددجویان گردیده است، اما درد و رنج حاصل از بیماری، نگرانی از آینده اعضای خانواده، ترس از مرگ، عوارض ناشی از درمان بیماری، کاهش میزان عملکردها، اختلال در تصویر ذهنی و مشکلات جنسی از جمله عواملی هستند که بهداشت روانی بیمار مبتلا به سرطان سینه را دچار اختلال می‌سازند. (رمضانی، 1380). همچنین، بلافاصله بعد از تشخیص بیماری، ممکن است اضطراب و استرس و دیگر اختلالات خلقی در فرد بوجود آید که این علائم با گذشت زمان و در پاسخ به تشخیص، عود و بهبود بیماری دستخوش تغییر شوند. (دنگ، 2005). بطور کلی شیوع اختلالات روانی در زنان مبتلا به سرطان سینه نسبت به جمعیت عمومی بیشتر است. برای مثال در مطالعه کیسان و همکاران (2004)، زنان مبتلا به سرطان سینه در مراحل اولیه 7/36 درصد اختلالات خلقی داشتند که 6.9 درصد آن‌ها افسردگی اساسی و 1/27 درصد افسردگی جزیی داشتند. 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  اختلال اضطراب در 6/14 درصد آن‌ها دیده می‌شد که در 6/8 درصد زنان مبتلا در مراحل اولیه و در 6 درصد زنان در مراحل پیشرفته دیده می‌شد. (به نقل از رنجبر، 1385).

 

به نظر می رسد تاب آوری می تواند بین تنظیم هیجانی و نشانه های افسردگی در زنان مبتلا به سرطان سینه نقش واسطه ای ایفا کند. تاب آوری به زبان ساده عبارت است از تطابق مثبت در واکنش به شرایط ناگوار (والر،2001 به نقل از ریچاردسون، 2002)، بطور عمده شرایط ناگوار بوسیله دو گروه از عوامل خطرزا مشخص می‌شود. (ماستن، 1998) شرایط چالش برانگیز زندگی (مانند نژادپرستی، جنگ، و…) و ضربه (تجربه خشونت در خانواده یا جامعه، بیماری، مرگ عزیزان).

 

آلورد و همکاران (2005) تاب آوری را به معنای مهارت ها، خصوصیات و توانمندی‌هایی تعریف می‌کنند که فرد را قادر می‌سازد با سختی ها، مشکلات و چالش ها سازگار شود. هر چند برخی از ویژگی‌های مرتبط با تاب آوری بصورت زیستی و ژنتیکی تعیین می‌شوند، اما مهارت‌های مربوط به تاب آوری را می‌توان یاد داد و تقویت نمود. تاب آوری از جمله عوامل تأثیر گذار بر خوشبینی است. گارمزی و ماستن، تاب آوری را یک فرآیند، توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط تهدید کننده تعریف کرده‌اند، تاب آوری صرفاً پایداری در برابر آـسیب ها یا شرایط تهدید آمیز نیست (حالت انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناک نیست) بلکه شرکت فعال و سازنده فرد در محیط است و می‌توان گفت که تاب آوری، توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی – روانی در شرایط خطرناک می‌باشد. (کارنر، 2003). فردی که تاب آوری است چاره ساز و انعطاف پذیر بوده، مطابق تغییرات محیطی خود را وفق می‌دهد و بعد از برطرف شدن عوامل فشارزا به سرعت به حالت بهبود باز می‌گردد. افرادی که در انتهای سطح پایین تاب آوری هستند (بر روی پیوستار تاب آوری بالا و تاب آوری پایین) به مقدار ناچیزی خودشان را با موقعیت‌های جدید وفق می‌دهد، این افراد به کندی از موقعیت‌های فشار زا به حالت عادی و طبیعی بهبود می‌یابد. (سیبرت، 2007). با توجه به موارد مطرح شده سؤال اصلی پژوهش حاضر این است آیا تاب آوری در رابطه با راهبردهای تنظیم هیجان و نشانگان افسرده وار زنان مبتلا به سرطان سینه نقش واسطه ای ایفا می‌کند؟

 

۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

شاید تمایل زیاد به پژوهش‌های تاب آوری به این دلیل باشد که عوامل محافظت کننده نقش پر اهمیتی را در زندگی فرد ایفا می‌کنند. از سوی دیگر بخشی از محبوبیت مفهوم تاب آوری و پزوهش های مرتبط با آن به این دلیل است که این دیدگاه بر توانمندی ها، ظرفیت ها، امید و قدرت فرد تمرکز دارد.

 

پژوهش پیشنهادی امید آرد تا با رویکردی مثبت نگر در شیوه زندگی و کنترل هیجان و افسردگی و شیوه زندگی بتواند در موارد زیر اثر گذار باشد:

 

– ارائه خدمات درمانی به بیماران در قالب گروه درمانی و مداخله آموزشی مبتنی بر ارتقاء تاب آوری

 

– سنجش زیستی، روانی، معنوی بیماران و تدوین و کاربرد مدلی مبتنی بر متغیرهای مذکور

 

– ایجاد ادبیات پژوهشی که می‌تواند راه گشای پژوهش‌های بعدی در این زمینه باشد.

 

– چنین تحقیقی که قرار است براساس رویکرد مثبت نگر به ماهیت انسان و روان شناسی شناختی که مؤثر در ارتقای تاب آوری هستند، تدوین شود می‌تواند درمانگر را در تشخیص و ارزیابی، آموزش، نظارت، مشاوره، ارزیابی عوامل خطر و محافظت کننده و در نهایت فرمول بندی زیستی- روانی – معنوی آماده سازد.

 

 

 

[1]. Bennett & Wells

 

[2]. Bounds

 

[3]. WHITAKER

 

[4]. Thapa

 

[5]. Rawal

 

[6]. Bista

 

[7]. Badger

 

[8]. Goedendorp

 

[9]. Speck

 

[10]. Courneya

 

[11]. Masse

 

[12]. Duval

 

[13]. Schmitz

 

[14]. Fossa

 

[15]. Dahl

 

[16]. Loge

 

[17]. Cancer

 

[18].Breast cancer

 

[19]. Godfrin & Van Heeringen

 

[20]. Murray & Lopez

 

[21]. Kuyken, Byford, Byng, Danglish & lewis

 

[22]. Hasin

 

[23]. Kessler

 

[24]. Serrano, Palao, Luciano, Meza & Lujan

 

[25]. Rabbinz

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:39:00 ق.ظ ]




تحولات اجتماعی دهه‏ی‏ گذشته در سطح جهانی، نظام خانواده را با تغییرات، چالش‏ها، مسائل و نیازهای جدید و متنوعی روبرو کرده است. طی این مدت خانواده به شکل فزاینده به علل و عوامل متعدد و پیچیده­ای در معرض تهدید قرارگرفته است. وقتی کارکردهای خانواده، از قبیل کارکردهای زیستی، اجتماعی، شناختی و عاطفی ‏یکی پس از دیگری آسیب می‏بیند و اعضای آن به‌تدریج احساس رضایت­مندی خود را از دست می‏دهند. تغییرات تدریجی روابط بین اعضای خانواده، ابتدا موجب گسستگی روانی و سپس گسستگی اجتماعی درنهایت واقعه‏ی‏ حقوقی می‏شود که این گسستگی طلاق نامیده می‏شود (آماتور، 2001). اگرچه طلاق ازنظر اجتماعی ‏یک آسیب به‌حساب می‏آید، ولی به دلایل و مسائل مختلفی همه ازدواج‏ها دوام ندارند و برخی به طلاق ختم می‏شوند. ازاین‌رو، برای پیشگیری از وقوع طلاق و کاهش آن در جامعه، باید عوامل مؤثر در گرایش به طلاق را شناسایی و برای حذف ‏یا کم کردن این عوامل تلاش نمود.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

بنابراین ضروری است با دیدگاهی آسیب شناسانه به علل درون فردی و برون فردی ناسازگاری‏های زناشویی و عدم موفقیت در ازدواج پرداخته شود (‏احدی موحد، 1387)، به این منظور در این پژوهش سعی داریم نقش ویژگی‏های شخصیتی و خانوادگی و جمعیت شناختی در بروز طلاق را موردبررسی قرار دهیم.

 

1-2- بیان مسئله

 

ازدواج مهم‌ترین پیوندی است که بین دو فرد روی می­دهد و سرآغاز شکل­گیری یک کانون حمایتی- عاطفی است که در کیفیت زندگی افراد و تربیت نسل­های بعدی نقش حیاتی دارد. کیفیت رابطه واحد دوتانی زناشویی، زیر بنائی را شکل می­دهد که کارکرد آتی کل خانواده و سلامت جسمانی- روانی اعضاء بر روی آن بنا می­شود. ازدواج در همه جوامع یک‌نهاد مهم شمرده می­شود (‏میرز، ماد اتیل و تینگل، 2005). خانواده نخستین نهادی است که برای پاسخگویی به نیازهای فطری بشر به‌ویژه نیاز زندگی اجتماعی شکل‌گرفته است و نزدیک­ترین و عمیق­ترین تعامل بشر در بستر خانواده تحقق می‏یابد. اهمیت خانواده و سلامت آن بسیاری از اندیشمندان را بر آن داشته که در حوزه‏های گوناگونی به پژوهش بپردازند و روان­شناسان هرکدام با رویکردی خاص به تحلیل در مورد خانواده و سلامت آن پرداخته­اند. روان­شناسان علاوه بر تأکید بر مطالعه فردی و ویژگی‏های شخصیتی او، گویا فضای روانی حاکم بر خانواده را عنصری مهم می‏دانند و معتقدند که فضای روانی حاکم بر خانواده، شکل رفتار اعضای آن را القاء می‏کند (‏احمدی، 1386).

 

درمجموع آمارها، حاکی از رشد نرخ طلاق طی دهه‏های گذشته است، بر اساس آمارهای به‌دست‌آمده از سازمان­های مربوط (‏سازمان ثبت‌احوال کشور، 1389). در سال 1384 از هر 100 ازدواج تقریباً 7/10 به طلاق منجر شده است و این در حالی است که این رقم در سال 1388 به 14 فقره طلاق در هر 100 ازدواج افزایش‌یافته این آمار حاکی از افزایش آمار طلاق در ایران است.

 

با توجه به مطالب ارائه‌شده پژوهش حاضر به دنبال پاسخ­گویی به این سؤال است که زنان متقاضی طلاق ازنظر سلامت خانواده در چه وضعیتی نسبت به زنان عادی قرار دارند؟ ازنظر ویژگی­های شخصیتی بین زنان متقاضی طلاق وزنان عادی چه تفاوت­هایی وجود دارد؟

 

1-3- اهمیت ضرورت پژوهش

 

. Amato

 

 

 

. Myers, J. E. Madathil, J. & Tingle,L. R.

 

 

 

. Srivastav

 

. Singh

 

. Nigama

 

. Morgan

 

. Rindfush

 

. Bombas

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:38:00 ق.ظ ]




هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش راهبردهای حافظه ی فعال بر بهبود عملکرد مهارت خواندن دانش آموزان نارساخوان پسر دوره ابتدایی شهر صحنه در سال تحصیلی 93- 92 انجام شده . در این پژوهش از روش آزمایشی و از طرح پیش آزمون وپس آزمون با گروه کنترل استفاده شد . برای این هدف 36 دانش آموز پایه ی سوم و چهارم برای نمونه گیری انتخاب شد ه و به روش تصادفی 18 نفر در گروه آزمایش و 18 نفر دیگر در گروه کنترل گمارده شدند . ابزار های مورد استفاده برای گردآوری داده ها شامل  چک لیست خواندن برای شناسایی اولیه کودکان مشکوک به نارساخوانی ، آزمون هوش وکسلر کودکان برای اندازه گیری بهره هوشی ، آزمون تشخیصی خواندن فلاح چای (1374) برای تعیین عملکرد خواندن دانش آموزان بود . آموزش های ارائه شده براساس راهبردهای برنامه آموزشی حافظه ی فعال کلامی دن (2008) به مدت هشت جلسه 60 دقیقه ای طراحی و به صورت انفرادی به آزمودنی های گروه آزمایش ارائه گردید . نتایج بدست آمده از تحلیل کوواریانس نشان دهنده این است که تفاوت میانگین گروه آزمایشی حافظه ی فعال و گروه کنترل در پیش­آزمون و پس­آزمون معنادار است. پس می­توان نتیجه گرفت که آموزش حافظه ی فعال به دانش­آموزان نارساخوان، در بهبود عملکرد خواندن (دقت، سرعت و درک) موثر بوده است  .

توضیح تصویری برای هوش

واژه های کلیدی : نارساخوان ، راهبردهای حافظه ی فعال ، عملکرد خواندن ، دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهر صحنه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل یکم

 

کلیات پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

  • پیش گفتار

) سوانسونوسیگل ،2001) در پژوهشی نشان دادند که در حوزه ی خواندن و ریاضیات کودکان با ناتوانی یادگیری دچار کمبودهایی در حافظه ی فعال هستند که مربوط است به حلقه ی واجی که یک جزء از حافظه ی فعال است که مختص حفظ اطلاعات مبتنی بر گفتار است که در خدمت شناخت پیچیده مانند درک مطلب خواندن ، حل مسئله و نوشتن است  .پژوهش های دیگری نشان دادند که دانش آموزان با اختلال خواندن در حوزه حافظه ی فعال ضعیف هستند . نووو برزنیتز (2011)  در پژوهشی حافظه ی فعال ، زبان ، آگاهی واجی ، خواندن و 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  نوشتن، سرعت نامیدن ، وسرعت پردازش را برای پیش بینی توانایی های خواندن )رمزگشایی ، درک مطلب و زمان خواندن( را در کودکان6  ساله بررسی کردند . نتایج نشان داد که حافظه ی فعال کلامی  بیشترین سهم را در پیش بینی هر سه توانایی خواندن  )رمزگشایی ، درک مطلب و زمان خواندن ( درسال بعد داشت  .

 

 

 

 

 

 

 

1-2-بیان مسأله:

 

خواندن، یکی ازفعالیت های بسیارهوشمندانه ای است که انسان درطول زندگی یادمی گیرد. برخی از کودکان به رغم دریافت آموزش کافی ، داشتن بهره ی هوش بهنجار ، نداشتن مشکلات عاطفی وهیجانی، بینایی وشنوایی،انگیزه کافی‌‌،فرصت های اجتماعی ـ فرهنگی مناسب قادر به یادگیری خواندن حروف و کلمات ازطریق آموزش های رایج مدارس عادی نیستند(سیف نراقی ، 1387(  . مشکلات ویژه و مزمنی در کاربرد توانایی های خواندن[ ‌‌‌‌‌‌نارساخوانی] دارند .

 

شایع ترین نوع ناتوانایی یادگیری  نارساخوانی است. بعضی از کودکان با وجود هوش متوسط و فرصت های آموزشی و عدم وجود اختلال هیجانی ،یادگیری خواندن برای آن ها دشوار است. همچنین سن خواندن کودکان نارساخوان دو سال یا بیشتر از سن تقویمی آن ها پایین تر است(واجوهیئن و نایدو،  2011) . زیر بنای بسیاری از مشکلات یادگیری دانش آموزان به طوری که باعث ضعف در خواندن و درک مطلب منجر به ناتوانایی حل مسأله نیز می گردد ناتوانایی در خواندن است (سیگل، 1988) . امروزه محققانی که در حوزه خواندن کار می کنند توافق دارند که عادت و مهارت های پایه ای وجود دارد که درک خواندن و یادگیری در تمامی زمینه ها را افزایش می دهد (به نقل از کوتا ، کتابخانه ایده معلم لندن ، 2008).شیوع نارساخوانی در کودکان در سن مدرسه 10ـ 5 درصد است اگر چه در بعضی از پژوهش ها این رقم بالای 20 درصد نیز گزارش شده است (بروسنانو همکاران ، 2002  ) .

 

اهمیت و ضرورت پژوهش

 

خواندن اساسی ترین ابزار یادگیری دانش آموزان است (سن، 2009) . تربیت خوانندگان فعال با انگیزه و  خودگردان یکی از اهداف اصلی برنامه های آموزشی خواندن می باشد  امروزه مهارت خواندن در زندگی روزمره و حرفه ای افراد نقش بسیار مهمی یافته است خواندن نه تنها مهارت زندگی و دانش را ارتقاء می بخشد بلکه فرایند تصویر سازی ما را از دنیا تحت تأثیر قرار می دهدو در رشد هیجانات ، اخلاق و هوش کلامی نقش عمده ای دارد(هاریسون، 2004 ، به نقل از احمد پناه، 1389) . مشکلات خواندن از اساسی ترین مشکلاتی است که کودکان با ناتوانایی های یادگیری با آن مواجه هستند ، زیرا کودکی که نمی تواند بخواند ، شانس بسیار کمی جهت موفقیت در مدرسه دارد(سیف نراقی و نادری ،1389) . همچنین عدم موفقیت کودکان در یادگیری خواندن در سال های اولیه ی مدرسه او را به طور مؤثری از دیگر مواد درسی باز می دارد این دسته از نارسا خوان ها که در مدارس عادی باقی می مانند با مشکلات خطیر دیگری روبه رو می شوند زندگی آموزشگاهی این افراد به علت کوشش های بی حاصل همراه با تنبیه و مجازات به دوره ای از شکست های مکرر تبدیل می شوند که نتیجه ی آن بوجودآمدن اختلالات عمیق هیجانی ، عاطفی و شخصیتی است بیشتر نارسا خوان ها تحت تأثیر ناکامی هاو سرزنش های اطرافیان  تصور منفی از خود دارند و فاقد اعتماد به نفس اند افزون بر این ، این دسته از نارسا خوان ها با  چنان موانعی در زمینه ی یادگیری خواندن مواجه می شوند که امکان ارتقاء به کلاس های بالاتر برای آن ها وجود ندارد و اگر به دلیلی به کلاس های بالاتر راه یابند روحیه ی شاگردان عقب افتاده را به خود می گیرند و مورد بی توجهی همسالان خود قرار می گیرندو به رفتار های منفی روی می آوردند  (مک فیلیس، 2006، هارول،2002، نورمند، 2005) .

 

 

 

 

 

1-4- اهداف پژوهش

 

  1-4-1- اهداف اصلی پژوهش

 

–  اثر بخشی آموزش راهبردهای حافظه ی فعال بر بهبود عملکرد مهارت خواندن  دانش آموزان نارسا خوان پسردوره ابتدایی شهر صحنه

 

1-4-2-اهداف جزیی

 

-تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای حافظه فعال در دقت خواندن دانش آموزان نارسا خوان

 

-تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای حافظه فعال در سرعت خواندن دانش آموزان نارسا خوان

 

-تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای حافظه فعال در درک مطلب  دانش آموزان نارسا خوان

 

-Numminen

 

-Gathercole

 

-Alloway

 

-Willis

 

-Adamz

 

– Masou

 

-Swanson

 

– Nevo

 

– Breznitz

 

– Dyslexia

 

-wajuihian

 

– Nado0

 

-siegel

 

-Kuta

 

-Brosnan

 

-Seyn

 

-Harrison

 

– PhyllisMc

 

 Harvl

 

– Norman

 

-Dehn

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:37:00 ق.ظ ]




بیشتر اختلافات زناشویی علی رغم وجود مشکل خاص اقتصادی و یا اعتیاد، به دلیل عدم توافق زوجین در حل مسایل زندگی و یا عدم برقراری ارتباط مؤثر با یکدیگر رخ می دهد، به نظر می رسد که این تعارضات نه نتیجه عدم علاقه زوجین به یکدیگر و نه به علت وجود اختلافات بنیادین است. بلکه هر دو طرف در عین دوست داشتن و علاقه به همدیگر، در روابط خود به طور ناخواسته و شاید به دلیل ناآگاهی از تفاوت های روان شناختی بین دو جنس، با راهبردهای ارتباطی متفاوت ارتباط برقرار می کنند، نتیجه تفاوت در این روابط را می توان در بالا گرفتن اختلافات زناشویی و افت رضایتمندی زوجین و حتی طلاق مشاهده کرد (فرقانی، 1382).

اقتصاد

یکی از جوانب بسیار مهم یک نظام زناشویی، رضایتی است که همسران در ازدواج تجربه می کنند (تانی گوچی و تالمن وابراین، 2006) ولیکن آمار طلاق نشانگر آن است که رضایت زناشویی به آسانی قابل دستیابی نیست (رزن گراندن و مایرز،هاتی، 2004). در همان ماه های اول ازدواج، عدم توافق های مکرری تولید می‏گردد که چنانچه حل نشوند، می توانند رضایت و ثبات این واحد را تهدید کنند (تالمن و هسیاا، 2004).

 

با توجه به پیامدهای ویرانگر ازدواج های ناموفق بر بهداشت جسمی و روانی زوجین، فرزندان و جامعه لزوم بررسی رضایتمندی زناشویی و ابعاد گوناگون آن و همچنین اهمیت بررسی تأثیر انواع آموزش از جمله آموزش های غنی سازی زندگی زناشویی بر افزایش رضایتمندی زناشویی و به تبع آن کاسته شدن از میزان طلاق رسمی و روانی با وضوح هرچه تمام تر آشکار می شود.

 

وجود مشکلات زناشویی فراوان علاوه بر ضروری ساختن وجود متخصصین در امر زناشویی، لزوم انجام مداخلات پیشگیرانه برای رفع مشکلات بالقوه قبل از حاد شدنشان را ضروری می سازد. یکی از این رویکردها، غنی سازی ازدواج است که درصدد پرداختن به مشکلات قبل از بحرانی شدن آن ها و مجهز ساختن زوجین به مهارت ها و بینش های لازم برای مقابله با مشکلات آتی می باشد. هدف زیربنایی بسیاری از رویکردهای غنی سازی ازدواج کمک به قوی تر شدن پیوندهای زناشویی ثابت زوجین است.

 

بنابراین احتمالاً می توان نتیجه گرفت داشتن آگاهی پیرامون نحوه برقراری ارتباط صحیح با طرف مقابل از طریق وجود برنامه های پربارسازی زندگی زناشویی می تواند از ایجاد تنش هایی که منجر به بروز اختلافات زناشویی و یا کاهش میزان رضایتمندی زناشویی شود جلوگیری کند. ازدواج موفق، باعث ارضای بسیاری از نیازهای جسمانی و روانی افراد می شود و در صورت شکست، زن و شوهر به ویژه فرزندان با ضربه روانی شدید روبرو می شوند، از سوی دیگر افزایش سرسام آور میزان طلاق و کم شدن متوسط طول ازدواج و یا زندگی اجباری و تحمیلی بدون رضایت از وضع موجود، بررسی این موضوع که رضایتمندی زناشویی چیست و چه عواملی موجب دوام و بقای آن شده و کدام عوامل موجب گسسته شدن پیوندهای زناشویی می گردد را ضروری می نماید. (فراست، 1381).

 

یکی از راه های افزایش رضایتمندی در بین زوجین، آموزش به آن ها می باشد و آموزش غنی سازی زندگی زناشویی نقش مهمی را در این راستا ایفا می کند. جنبش غنی سازی ازدواج سهم بزرگی را در رشد و بالندگی میلیون ها زوج بهخود اختصاص داده است. در غنی سازی زناشویی عناصر فعلی موجود در یک رابطه ارتقا داده شده و در آن ایجاد تغییر می شود که هدف از این تغییر دهی و رشد دهی ها تبدیل نارضایتی زناشویی به رضایتمندی می باشد (اولسون و اولسون، 1999).

 

بطور کلی برنامه غنی سازی زناشویی در زمینه ارتباطات زوجین، حل تعارضات بین آن ها، مدیریت مالی، رضایتمندی زناشویی، فعالیت های زوجین هنگام فراغت، عقاید مذهبی هریک از طرفین، رابطه بچه ها و والدین، رابطه خانواده و دوستان، انتظارات واقعی هریک از زوجین از یکدیگر، انتظارات جنسی، نقش خویشاوندان در زندگی زناشویی و … فعالیت می کند و در این زمینه ها به زوجین آموزش می دهد. در بسیاری از برنامه های غنی سازی ازدواج بر اهمیت تمرین های ارتباطی، روشن ساختن محیط های عدم توافق، افزایش صمیمیت در بین زوجین، مفهوم انتظارات زوج ها از زندگی و تأثیر این انتظارات بر روابط میان آنان تأکید می کند (خمسه، 1382).

 

بحث در این پژوهش روی تاثیرآموزش الگوهای ارتباطی زوجین برافزایش رضایتمندی زناشویی زوجین تمرکز کرده تاشاید بتوان در زندگی عواملی را که سبب بروزتعارضات زناشویی وکاهش رضایتمندی زناشویی می شود شناسایی کرده،ودرمشاوره های مربوط به ازدواج درجهت کاهش وتعبیر این خصلتهاوجایگزین کردن خصلتهای نیکو بر تداوم زندگی خانوادگی کمک بسزایی کرده باشد.

 

 

 

بیان مسئله

 

ازدواج یکی از مهم ترین حوادثی است که در زندگی هر آدمی رخ می دهد که به قدرت تاریخ ماقبل تاریخ است. ازدواج در کنار تولد و مرگ یکی از سه حادثه مهم زندگی است که در میان این سه، تنها وقوع ازدواج است که در آن امکان انتخاب وجود دارد. انسان ها می توانند تصمیم بگیرند با چه کسی و چه موقع ازدواج کنند بنابراین پدیده ازدواج در زندگی انسان نقش اصلی را بازی می کند( ثنایی، 1378).

 

بحث پیرامون خانواده و راه های تحکیم آن از بحث های متداول مجامع علمی است، و علوم مربوط به آن، بویژه روانشناسی تلاش می کند که تدابیری بعمل آورد که روز به روز میزان ثبات خانواده را فزونی بخشد. خانواده نهادی است که همه نهادهای دیگر با آن ارتباط دارد و به حق شایسته است که بیش از اینها درباره خانواده تحقیق کنیم. خانواده جامعه ای است که از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است (حسینی، 1384).

 

با توجه به اینکه خانواده رکن اصلی هر جامعه ای را تشکیل می دهد و مشکلات مربوط به خانواده می تواند تأثیرات اساسی را در آن جامعه ایجاد کند، هرگونه تحقیق در این زمینه می تواند نتایج با ارزشی را برای مسئولین و دست اندرکاران جامعه در راستای پیشگیری و حل مسایل جامعه از جمله فساد، بزهکاری، و غیره داشته باشد.

 

اگر در جامعه ای آمار طلاق ناچیز باشد الزاماً به معنای ازدواج های موفق و سازگاری زناشویی نیست. بسیاری از زوج ها در خانواده ای زندگی می کنند که طلاق روانی در آن حکمفرماست. بدین معنا که هیچ گونه رابطه عاطفی و جسمانی بین زن و شوهر وجود ندارد، و زندگی بصورت اجباری و با حداقل تعاملات به پیش می رود و به همین جهت ضروری است که با دیدگاهی آسیب شناسانه به علل درون فردی ناسازگاری زناشویی و عدم موفقیت در ازدواج ها پرداخته و نقش آموزش خانواده در سازگاری و رضایت زناشویی مورد بررسی قرار گیرد، چرا که عدم وجود روابط سالم در خانواده موجب بروز تعارضات خانوادگی، و مانع اصلی انتقال آداب و رسوم فرهنگ و ازرش های مثبت جامعه به نسل های بعدی است (شفیع آبادی و ناصری، 1376).

 

رضایت زناشویی یکی از مهم ترین و مؤثرترین عوامل در تداوم یک زندگی موفق، سالم و شاد، محسوب می‏شود. در شناسایی عوامل مؤثر در رضایتمندی زناشویی متخصصین توافق نظر دارند که موفقیت در ازدواج مستلزم توانایی و مهارت خاصی در طرفین می باشد که یکی از آن ها، مهارت های ارتباطی و حل مسئله می باشد. از طرف دیگر باید توجه داشت که تحولات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تغییرات خاصی را در نگرش به ازدواج و انتظارات طرفین از زندگی مشترک ایجاد نموده است (زمانی منفرد، 1376).

 

ـمیلروشراد(1999) در تحقیقات خود نشان دادند که وقتی به زوجین مهارتهای ارتباطی زناشویی آموزش داده شودرضایت آنان از زندگی 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  زناشویی به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.همچنین نتایج تحقیق مهدویان(1376) نشان داد که آموزش ارتباطی بارویکرد شناختی رفتاری می تواند باعث افزایش رضایتمندی زناشویی شودوبه بهبود سلامت روانی آنان کمک کند.

 

کرباسچی وکیلبان(1378)نیز نشان دادند که وقتی زوجین را برای مدتی تحت آموزش ارتباط قرار دهیم رضایت زناشویی آن از همدیگربه طور معناداری افزایش خواهد داد.

 

ارتباط همچون چتر بزرگی است تمام آنچه بین آدمیان می گذرد را می پوشاند، بر آن اثر می گذارد. ارتباط رشته کامل ردو بدل کردن اطلاعات بین مردم و نیز راه های استفاده از این اطلاعات را دربر دارد. ارتباط نحوه ی معنی بخشیدن به اطلاعات بوسیله مردم را نیز در برمی گیرد (ستیر، 1387). یک ارتباط سالم عبارتست از توانایی افراد در توضیح و تصریح نیازها، خواسته ها و تمایلات، و نیز توانایی توجه کردن به دیگران و دعوت کردن از آنان برای روشن سازی مطالب و موفقیت ها است. همچنین توجه مناسب و تبادلات کلامی مستقیم و صریح بین اعضای یک خانواده ارتباط سالم در آن خانواده را نشان می دهد. و ارتباط ناسالم و ناکارآمد موجب کاهش توجه میان اعضای خانواده یا فقدان مفاهیم مشترک و ایجاد تبادلات کلامی غیرمستقیم و مبهم می شود. و همچنین تحقیقات نشان داده است که ارتباط به میزان زیادی با رضایت زناشویی همبستگی دارد و نیز پیش بینی کننده رضایت از زندگی یا طلاق است.(مرادی، 1379؛ فاتحی­زاده واحمدی 84، اکوردینو و گورنی1993).

 

امروزه بسیاری از رویکردهای زوج درمان بر همسبتگی مشکلات مهارت های ارتباطی با رضایت زندگی زناشیویی تأکید کرده اند، و یکی از مسایل مهم در آموزش ارتباط زناشویی دانسته اند (دانهو، 1996).

 

ارتباط نامؤثر موجب فاصله بین فردی عمیق می گردد که در همه جنبه ی زندگی و همه بخش های جامعه تجربه می شود. عدم استفاده از مهارت های لازم برای شروع و ادامه زندگی زناشویی لذت بخش می تواند منجر به تنهایی، بیماری جسمی و فشارهای روانی، احساس عدم صلاحیت و نارضایتی شغلی، مشکلات خانوادگی و حتی مرگ شود (زمانی منفرد، 1376).

 

ناامیدی از بهبود در روابط زوجین، بینش های سودگرانه و نادرست، روابط غلط، علاوه بر اثرات سویی که بر ارتباطات بین همسران می گذارد، بی تردید ساختار خانواده را نیز متزلزل می نماید. تزلزل خانواده نیز بر سلامت روان کودکان و رشد طبیعی و سالم آن ها اثرات مخربی برجای می گذارد. بر این اساس توجه به خانواده و بهبود روابط زوجین که الگوی اصلی و اولیه زوجین هستند، ضروری به نظر می رسد (عامری، 1382).

 

بالعکس زمانی که روابط زوجین مبهم، متعارض یا دو پهلو باشد، یکدیگر را درک نکنند و یا برای خواسته‏های دیگری ارزش قائل نباشند، توانایی حل مشکلات و توافق بر سر موضوعاتی از قبیل روابط جنسی لذت بخش، نحوه معاشرت و رفت و آمد با خویشان، گوش دادن به یکدیگر، گذراندن اوقات فراغت، تربیت فرزندان و نحوه ی خرج کردن پول، نداشته باشد. در نتیجه احساس دوری و عدم تفاهم کرده و ممکن است در جستجوی دستیابی به راه حل هایی باشند که هیچ کمکی به آن ها نکرده و باعث بدتر شدن وضعیت شود.

 

بنابراین بخش مهم ارزیابی خانواده کیفیت روابط زناشویی است که آیا شرکای ازدواج از روابط خود احساس رضایت می کنند؟

 

در واقع آن ها باید یکدیگر را سیراب، تصدیق و حمایت نمایند. رابطه زناشویی باید براساس اطمینان و احترام متقابل باشد که در این امر عوامل عاشقانه و صمیمیت نیز دخالت دارند. علاوه براین هریک از زوجین نیازمند همسر با کفایت و آگاهی هستند که بتواند به موقع به حل تعارضات موجود بپردازد (بارکر، ترجمه دهقانی و دهقانی، 1382).

 

همان گونه که در آغازگفتیم ازدواج خشت بنای خانواده است و در صورتی که بخواهیم در خانواده با مشکلات کمتروآسیب های کمتری روبرو باشیم ،نیاز هست که به امر ازدواج توجه کنیم.توجه به ازدواج توجه به خانواده است .یکی از مهمترین کارهایی که می توانیم انجام دهیم آموزش است اما آیا ازدواج نیاز به آموزش دارد؟آیا این مسأله آنقدرجدی هست که باید برای آن آموزش دید؟

 

ما معتقدیم که ازدواج نیاز به آموزش دارد اجداد ونیاکان ما هم این آموزش را می دیدند.آنها از طریق ارتباطات چهره به چهره ومشاهده ی رسومی که تاحدبسیار زیادی انعطاف ناپذیر بود وبه دلیل ساده تر بودن زندگی،آموزش مورد نیاز خود را از محیط خود دریافت می کردند.

 

اما در دنیای جدیدودایم در حال تغییروتحول فعلی،با رسوم بسیار منعطف وبرخی اوقات حتی اضمحلال رسوم سنتی،با وجود زمان اندکی که اعضای خانواده با هم هستندوتعداد نفرات کمتری که با هم زندگی می کنند،ما نیاز داریم که برای ازدواج آموزش ببینیم ودرباره ی آن یاد بگیریم.برنامه غنی سازی زندگی زناشوی برنامه ای برای بهبود و برپاسازی ازدواج است و دارای سطوح بالایی از اعتبار و سودمندی برای زندگی زوجین است. این برنامه برای اولین بار توسط اولسون در سال 1987 طراحی شدوبطور کلی ضرورت آموزش غنی سازی زندگی زناشویی عبارت است از:

 

1-پایین آوردن میزان طلاق وعوارض ناشی از آن وپیشگیری از این پدیده در جامعه

 

2-ارتقاءبهداشت روانی زنان،مردان وفرزندان وخانواده

 

3-پیشرفت شغلی زوجین

 

4-پیشرفت شغلی فرزندان در خانواده

 

5-کاهش اختلالات رفتاری کودکان

 

6-کاهش اختلالات روانی در سطح جامعه

 

بنابراین این پژوهش به دنبال بررسی این سؤال است که آیا آموزش غنی سازی ازدواج به سبک اولسون بر افزایش الگوهای ارتباطی و رضایت زناشویی اثر معنادار دارد؟

 

 

 

اهمیت و ضرورت

 

ازدواج یک رابطه منحصربفرد است. در رابطه زوجی، هر دو نفر می توانند عمیق ترین صمیمیت را در زندگی تجربه کنند. این تجربه عمیق می تواند صمیمی ترین و راحت ترین و یا بالعکس، شدیدترین صدمه ممکن و احساس خیانت باشد. ازدواج کردن به معنی درهم آمیختن چشم انداز و دو تاریخچه است که شامل ارزش ها و جهان بینی های متفاوت است. رابطه ی زوج رابطه ای است که در آن همه چیز می تواند ترکیب شود. رابطه ی زوج مستلزم این است که هر شخص در هویت و فردیت شخصی منحصربفرد خود جدا باقی بماند و در عین حال توانایی این را داشته باشد که این هویت را در لحظاتی برای سلامت و بهبودی رابطه کنار نگاه بگذارد. همچنین یکی از عواملی که زوج ها را در کنار یکدیگر نگاه می دارد احترامی است که هر فرد برای هویت جدای دیگری قائل است (نظری و نوابی نژاد، 1384).

 

-marriage

 

– effective communication

 

-Couple satisifaction

 

– Divorce

 

– Taniguchi  & Tallman & OBrine

 

– Rosen-Grandon. & Myers & Hattie

 

– Tallaman & Hasiao

 

-marital inrichment

 

– marital Satisfaction.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:37:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم