کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



رضایتمندی زناشویی را نمی‌توان صرفاً بر اساس فشارهای روانی بیرونی تبیین کرد؛ زیرا تمامی ازدواج ها دست کم با چند فشار روانی مواجه هستند. در بسیاری از خانواده‌ها، فقر، تعدّد فرزندان و بیماری وجود داشته، اما در عین حال، ‌موفق هستند و بسیاری از ازدواجهایی که هیچ کدام از این موارد در آنها وجود نداشته، به شکست منتهی شده‌ است. تفاوت ازدواجهای شادکام و ناشاد را حداقل تا حدودی می‌بایست در پرتو شیوه‌ای تبیین کرد که طرفین به فشار روانی پاسخ می‌دهند و یا با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند (ساپینگتون،ترجمه حسین شاهی برواتی، 1387) . از جمله عواملی که بر رضایت زناشویی تاثیر گذارند می­توان به همدلی و اعتماد زناشویی اشاره کرد.

 

همدلی دامنه ای از بینش اجتماعی تا توانایی برای فهم، حالات عاطفی و شناختی و تجربه ی هیجانات مشابه با دیگران را شامل میشود(ایزنبرگ و میلر،1991) همدلی ظرفیت بنیادین افراد در تنظیم روابط، حمایت از فعالیت های مشترک و انسجام گروهی است. این توانایی نقش اساسی در زندگی اجتماعی (ریف، کتلر و ویفرینگ، 2010) و نیروی بر انگیزنده رفتارهای اجتماعی و رفتارهایی است که انسجام گروهی را در پی دارد(جولیفی و فارینگتن، 2004).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

روانشناسان اعتماد و فرایند اعتمادسازی را یکی از پایه های اساسی توسعه فردی توصیف کرده اند. شاو (1998) اعتماد را به اعتقاد داشتن به  دیگران تعریف می کند؛ زیرا، برای رسیدن به خواسته های خود وابسته به دیگران هستیم( به نقل از مارتین، 2002). تعاریف متنوع در باب اعتماد نشان می دهد که اعتماد پدیده ای پویا است که به کنش متقابل و عامل های مختلفی است که می توانند در ساخت طرحی از اعتماد موثر باشند(تیلر، 2003).

 

بنابراین و از آنجا که خانواده یکی از رکن های اصلی جامعه به شمار می رود. دستیابی به جامعه سالم آشکارا در گرو سلامت خانواده است و تحقق خانواده سالم مشروط به برخورداری افراد آن از داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است. در چنین نظامی افراد با علایق و دل بستگی های عاطفی نیرومند دیرپا و متقابل به یکدیگر پیوسته اند. این دل بستگی ها اگر چه شاید شدت و حدتشان در طی زمان کاسته شود. اما در سراسر زندگی خانوادگی پاینده خواهند بود. با توجه به اهمیت همدلی و اعتماد در زندگی زناشویی پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین اعتماد و همدلی بارضایت زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه علوم پزشکی شیراز می پردازد.

 

 

 

بیان مساله

 

ازداوج مقدس ترین و پیچیده ترین رابطه میان دو انسان از دو جنس مخالف است که ابعاد وسیع، عمیق و هدف های متعددی دارد. بی شک هیچ نابهنجاری عاطفی و اجتماعی که از تأثیر خانواده فارغ باشد وجود ندارد(دانش ؛1384) اگر جامعه ای از خانواده های سالم و متعادل برخوردار نباشد، نمی تواند ادعای سلامتی کند. خانواده هایی که در آن زن و شوهر با هم تفاهم دارند و از زندگی احساس رضایت می کنند کارکرد مناسب تری داشته و نقش خود را بهتر ایفا می کنند. رضایت زناشویی یکی از عوامل پیشرفت و دست یابی به اهداف زندگی است ( بخشی و همکاران؛1386). روابط زن و شوهر به منزله هسته اصلی خانواده، بر بسیاری از ابعاد حیات انسانی تأثیر دارد. چگونگی زندگی زناشویی می‌تواند بر رضایت یا نارضایتی فرد از زندگی، رضا‌مندی یا نارضایتی شغلی، نحوه تربیت فرزندان و میزان موفقیت در امور مختلف زندگی تأثیر بگذارد(حیدری ، 1382) زن و شوهر انتظار دارند ‌زندگی‌شان با خوشبختی، سعادت و رضایت همراه باشد و از هر لحظه زندگی خود لذت ببرند. از‌این‌روی، مهم‌تر از خود ازدواج، موفقیت در ازدواج یا رضا‌مندی در بین زوجین است(برادبری و همکاران، 2000).

 

رضایت زناشویی یکی ازمهمترین عوامل اثر گذار بر عملکرد خانواده می باشد.همه زوجها به دنبال آن هستند که از زندگی زناشویی خود لذت ببرند و احساس رضایت داشته باشند. رضایت زناشویی عبارت است از احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهر موقعی که همه جنبه های ازدواجشان را در نظر می گیرند (الیس 1989، به نقل از سلیمانیان 1373).به عبارت دیگر رضامندی زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر از ازدواج با یکدیگر و با هم بودن احساس شادمانی و رضایت دارند. بنر و هیل(1990) رضا‌مندی زناشویی را پیامد توافق زناشویی می‌دانند که رابطه مناسب بین زن و شوهر را توصیف می‌کند.‌ ایشان معتقد است: «هنگامی‌که زن و شوهر به میزان قابل توجهی از برآورده شدن نیازها و انتظارات‌شان در رابطه‌ زناشویی رضایت داشته باشند، رضا‌مندی زناشویی را گزارش خواهند کرد». هاولت (1969) به نقل از آلوجا و باریو و گارسیا(2007)  بیان می دارد که: «رضا‌مندی زناشویی عبارت است از برونداد ناشی از مجموعه‌ای از عوامل نظیر حل تعارض موفقیت‌آمیز، یا موفقیت در فعالیت‌های مرتبط با شادکامی‌در فرآیند ازدواج».

 

با توجه به مطالب بیان شده به طور کلی رضایت زناشویی عبارت است از وجود یک رابطه دوستانه همراه با حس تفاهم و درک یکدیگر، وجود یک تعادل منطقی بین نیازهای مادی و معنوی زوجین . رضایت زناشویی در خانواده  مهمترین رکن سلامت روانی افراد خانواده است (کجباف ؛ 1383). رضایت زناشویی نشانگر استحکام و کارایی نظام خانواده است. خانواده و جامعه سالم از پیوند های آگاهانه و ارتباط سالم و بالنده زوجین شکل می گیرد. چنانچه پایه خانواده از استحکام لازم برخوردار نباشد تبعات منفی آن نه تنها برای خانواده بلکه برای کل جامعه خواهد بود (محمد زاده ابراهیمی؛1387). رضایت زناشویی کیفیتی است که از عوامل متعددی تاثیر می پذیرد از جمله: عوامل روانی- شخصیتی، اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی. در میان مجموعه ی این عوامل از مهمترین آنها می توان به حس اعتماد متقابل و همدلی اشاره نمود.

 

یکی از اصول اولیه زندگی اجتماعی، اعتماد داشتن افراد به یکدیگر است. اگر افراد جامعه ای نسبت به یکدیگر اعتماد و اطمینان نداشته باشند، کار و تلاش در چنین جامعه ای دشوار و در مواردی ممتنع خواهد بود. به عبارت دیگر اگر اطمینان و اعتماد در جامعه ای وجود نداشته باشد، هیچ خانواده ای فرزند خود را به مدرسه نخواهد فرستاد، هیچ بیماری به پزشک مراجعه نخواهدکرد و هیچ فردی سوار اتوبوس نخواهدشد، زیرا چرخهای زندگی بر محور اعتماد و اطمینان افراد نسبت به همدیگر گردش می کند. روانشناسان اعتماد و فرایند اعتمادسازی را یکی از پایه   اساسی توسعه فردی توصیف کرده اند(گریث و همکاران، 1998). شاو(به نقل از ساندرس و همکاران، 2003) اعتماد را به اعتقاد داشتن به دیگران تعریف میکند؛ زیرا، برای رسیدن به خواسته خود وابسته به دیگران هستیم. در تعریف اعتماد بین فردی باید به سه عنصر توجه کرد: 1-پیامدهای شناختی؛ اعتماد را با اهمیت می کند اما، در عین حال، مشکل ساز است. بعضی از محققان پیامدهای شناختی را یک ریسک میدانند درحالیکه بعضی دیگر آن را به عدم اطمینان تعریف میکنند. به هر حال، محققان معتقدند که تعاملات آنگاه نیازمند اعتماد است که نتایج شناختی ممکن باشد.2-وابستگی؛ اعتماد وابستگی به طرف مقابل است. شماری از محققان به این امر اشاره می کنند. اگر یک طرف نیازمند وابستگی به طرف دیگر نباشد به وی اعتماد نخواهد کرد3- احساس امنیت؛ در اعتماد، فرد با پیامد های شناختی مواجه است و برای اینکه احساس امنیت کند باید با؛ اختیار خود، به طرف دیگر وابسته شود؛ همچنین از اینکه کارها مطابق میل وی انجام داده نمیشود ترس نداشته باشد، بلکه، از این لحاظ، احساس آرامش و امنیت نسبی کند(ساندرس و همکاران، 2003).

 

یکی از نهادهای اصیل اجتماعی کانون خانواده است. بحث دراین است که زن و شوهر باید در همه ابعاد زندگی، خواه بعد مالی و یا بعد ناموسی به یکدیگر اعتماد داشته باشند تا بتوانند زندگی مشترک خانوادگی را اداره کنند. معنای واقعی زندگی مشترک که سکون و آرامش است در چنین محیطی ملموس خواهد بود.در هر محیطی که روح بدگمانی و سوء ظن راه یافته باشد، اضطراب و تشویش در آن حاکم خواهد بود که البته منشاء بسیاری از بدگمانیها، تعارضات و مشکلات نتیجه طرز تفکر غیرمنطقی و غیر عقلانی است (الیس، به نقل از موسوی ،1383). براساس نظریه عقلانی –عاطفی رفتاری الیس داشتن رشته ای از تفکرات و باورهای غیرمنطقی میتواند منجر به اختلال در رابطه زناشویی گردد(مهدویان ،1376).در واقع تفکرات غیرمنطقی همان اندیشه های باطل و وهمی و خیالی هستند که منجر به بروز اختلافات رفتاری و اختلافات زناشویی میشوند(شفیع آبادی وناصری ،1386). 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

 

در بحث اعتماد زناشویی ذکر دو نکته اساسی ضروری است: یکی اینکه زن و شوهر برای وصول به اعتماد و اطمینان کامل نسبت به یکدیگر در درجه اول موظف هستند از انجام هر نوع رفتاری که موجب توهم و سوءظن می شود، شدیدا اجتناب کنند و همچنین از ابراز کلمه و یا جمله ای که در طرف مقابل شک و تردید ایجاد می نماید، پرهیز کنند چرا که هیچ موجودی مانند انسان حساس و ظریف نیست. حتی شوخی کردن های نابجای زن و مرد می تواند در مواردی بذر بدبینی و سوظن را در دل طرف مقابل بکارد و پس از گذشت مدت زمانی زن و شوهر نسبت به یکدیگر بدگمان و بدبین گردند. نکته دوم اینکه بر اساس حساسیت ها و ظرافت فوق العاده انسانها، در برخورد با امور مشکوک، بلافاصله آنها را به طور صحیح و منطقی توجیه نمایند و از ظهور و بروز هر نوع وسوسه ای شدیدا جلوگیری به عمل آورند.

 

همدلی نیز از دیگر مولفه های تاثیر گذار بر رضایت زناشویی است.همدلی، توانایی مهمی است که فرد را با احساسات و افکار دیگران هماهنگ می کند، او را به دنیای اجتماعی پیوند می زند، کمک به دیگران را برای وی ترسیم می کند و از آسیب به دیگران جلوگیری می کند. همدلی نیروی برانگیزاننده رفتارهای اجتماعی است که انسجام گروهی را در پی دارد(دیویس و همکاران، 2009 و آلبیرو و همکاران، 2009). همدلی موضوع مهمی در فلسفه اخلاقی مدرن محسوب می شود و نقش آن در رشد اخلاقی و اجتماعی بی چون و چراست. تحقیقات راجرز  در حوزه مشاوره و روان درمانی نشانگر اهمیت همدلی در ایجاد روابط بین شخصی است(کلت[18] و همکاران، 2006) همدلی نقش اساسی در تعهدات بین شخصی و تعاملات اجتماعی، ایجاد دوستی و حفظ آن، افزایش سلامت، افزایش احتمال کمک، نوع دوستی، تنظیم رفتار اجتماعی، کیفیت روابط خانوادگی، انسجام خانوادگی و ضایت زناشویی و …… دارد(فایندلی[19] و همکاران، 2006). همدلی یک عمل لازم حمایتی برای افراد خانواده محسوب می‌شود که به افراد درون خانواده کمک می‌کند تا مرحله‌های بحرانی زندگی را به‌خوبی پشت سر بگذارد. همدلی روابط درون خانوادگی را بهبود می‌بخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده نسبت به سایر افراد دیگر خانواده منجر می‌شود. انسان موجودی اجتماعی است و نیاز به هم صحبت دارد وقتی ما بتوانیم از زاویه دید طرف مقابل به مشکل‌های او بنگریم، احساس تنهایی را از او گرفته و به‌عمیق‌ترین و ریشه‌دارترین نیاز آن‌ها که احساس ارزشمندی و مهم بودن است پاسخ مثبت داده‌ایم. زمانی که بتوانیم افراد خانواده, دوستان, اطرافیان و حتی افراد غریبه خود را در مواقع لزوم یاری دهیم و از آن‌ها یاری بگیریم، این همان قانون طلایی همدلی با دیگران است که جزء مهارت‌های لازم برای زندگی فردی, خانوادگی و اجتماعی به‌شمار می‌آید. (هاشم آبادی و همکاران،1390).

 

با توجه به اهمیت همدلی و اعتماد در زندگی زناشویی که وجود آنها می تواند باعث تحکیم بنیان خانواده شده و به طوری که به وسیله آن می توان بر تمامی مشکلات غلبه کرد و عدم وجود آنها بنیان خانواده را سست و لرزان کرده و باعث از هم پاشیدگی خانواده می شود پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین اعتماد و همدلی بارضایت زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه علوم پزشکی شیراز می پردازد.

 

 

 

اهمیت و ضرورت پژوهش

 

خانواده اولین سازمان اجتماعی است که فرد در آن زندگی میکند. خانواده اساسا یک کانون کمک ،تسکین ،التیام و شفا بخشی است. خانواده کانونی است که باید فشارهای روانی  وارده شده بر اعضای خود را تخفیف دهد و راه رشد و شکوفایی آنها را هموار کند(ثنایی،1379). اصولاً خانواده ای را نمی توان سراغ گرفت که در آن به هیچ وجه اختلاف فکر و سلیقه وجود نداشته باشد، هر انسانی ذوق و سلیقه ای مخصوص به خود دارد. اما برای دستیابی به آرامش باید این ذوق و سلیقه را به هم نزدیک کرد، زیرا انسان ها تنها در سایه توافق ها می توانند در کنار هم زندگی کنند نه اختلاف ها. از سوی دیگر، در زندگی مشترک بی اعتنایی به پیمان زندگی، خودخواهی ها و تنگ نظری ها، بی حوصلگی و بی توجهی به سرنوشت یکدیگر، اختلاف در سلیقه ها، فزون طلبی ها، تنوع جویی ها، عدم رعایت وظایف فرد است( بوستانی‌پورو همکاران،1386).

 

در جامعه امروز به دلایل متعددی ، تغییر نظام خانواده ها و فشارهای شغلی و اجتماعی و همچنین پیدا شدن نقش های جدید مثل نقش اشتغال و اضافه شدن آن به نقش های سنتی زنان و با توجه به اهمیت ویژه و جایگاه والایی که نقش های سنتی همچون همسری و مادری زنان در نظر همسرانشان در فرهنگ ایرانی داراست، مشکلات و تعارض های خانوادگی و زناشویی افزایش چشمگیری یافته اند و شواهد فراوانی گویای آن هستند که زوج ها در جامعه امروزی برای برقراری و حفظ روابط صمیمی و دوستانه به مشکلات شدید و فراگیری دچارند. افزایش روز افزون طلاق در دنیای کنونی – هر چند در مقیاسی بسیار کمتر متاسفانه جامعه فعلی ما را نیز در بر گرفته است و نارضایتی زن و شوهر از یکدیگر و نیز از هم گسیختگی کانون های گرم بسیاری از خانواده ها و تاثیرات سوء این جدایی بر افراد خانواده نیاز به رسیدگی و رفع این مشکل را مطرح ساخته است. لذا اهمیت شناخت و برسی عواملی که سبب قوام و استحکام این نهاد اجتماعی می گردند، می تواند گامی مفید در راستای ارتقای سطح فرهنگ جامعه باشد. یکی از مهمترین عواملی که بر بقاء و دوام و رشد خانواده اثر می گذارد، روابط سالم و مبتنی بر اعتماد، همدلی، سازگاری و تفاهم بین اعضاء به ویژه زن و شوهر است که باعث پیشگیری بسیاری از رفتارهای ناخوشایند، تعدیل و اصلاح شناخت، احساس و رفتار،حل تعارض‌ها و سوء تفاهم ها و …. می شود ( افضلی، 1383). به همین دلیل درخانواده هایی که نسبت به یکدیگر همدلی واعتماد بیشتری دارند، نسبت به دیگران مهربانی و رفتارهای مراقبتی بیشتری انجام میدهند، حساس و نگران آسیب دیدن دیگرانند، هیجان مثبتی نسبت به دیگران نشان میدهند، با دیگران تعامل بدنی و کلامی مثبت دارند و نسبت به تعاملهای غیر کلامی نیز حساساند(بوربا، 2008). لوت و شیفلد(2007) نشان داده اند که افزایش همدلی و اعتماد به کاهش اختلالات رفتاری و بهبود روابط بین شخصی کمک میکند. بنابر این با توجه به اهمیت اعتماد و همدلی در سازگاری و رفتار خانواده ها  پژوهش حاضر در صدد بررسی رابطه بین اعتماد و همدلی بارضایت زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه علوم پزشکی شیراز می پردازد.

 

– Barnstein & Barnstein

 

– marital satisfaction

 

– Sapyngtvn

 

– Eisenberg & Miller

 

– Rieffe, Ketelear & Wiefferink

 

– Jolliffe& Farrington

 

– Martins

 

– Tyler

 

– Bradbry

 

– Ellis

 

– Benneer & Hill

 

– Havlt

 

– Lvja & Barrio & Garcia

 

 Gareth

 

 Sounders

 

-Davis

 

-Albiero

 

 Kellett

 

 Findlay

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1400-05-12] [ 01:46:00 ق.ظ ]




پژوهش

 

 

 

1-1-        بیان مسئله

 

در تمام سنین و در فرهنگ های مختلف، رابطه بین زندگی شغلی و رشد شناختی دو طرفه است. شغل تحریک‌کننده و پیچیده و تفکر انعطاف پذیر، انتزاعی، و خود مختار به یکدیگر کمک می کنند (برک، 2007؛ ترجمه سید محمدی،1389).اشتغال برای ادامه زندگی و بقای جامعه ضرورتی اجتناب ناپذیر است. زندگی هر فرد از طریق کار کردن تامین می شود و خود کفایی هر کشور به میزان و نوع عملکرد شاغلین آن بستگی دارد. تحقیقات متعدد موید این واقعیت هستند که اولا با افزایش بیکاری، فساد شدت می یابد، و ثانیاً اشتغال مناسب و رضایت شغلی موجب نشاط و شادابی انسان می گردد (شفیع آبادی، 1390).

رضایت شغلی

در واقع در حیطه شغلی پدیده استرس اجتناب ناپذیر است که به نوبه خود در برخی از مشاغل به دلیل نوع وظایف و مسئولیت های خاص، با استرس های زیادی همراه است. دیک معتقد است که وقتی فرد در معرض فشار روانی و طولانی مدت و مداوم قرار گیرد و قادر به تطبیق خود نباشد، دچار فرسودگی شغلی می شود (دیک، 1979؛ به نقل از پاکی، 1380؛ به نقل از نریمانی،عباسی، 1388)فرسودگی شغلی (خستگی  عاطفی ناشی از کار )واکنش ممتد به محرک های تنش زای مزمن عاطفی و بین فردی در کار می باشد که به کمک سه بعد خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و فقدان موفقیت فردی (حس ناکارآمدی) توصیف می شود و فشار مزمنی را ایجاد می کند که ناشی از ناهماهنگی یا عدم تماس میان کارگر و شغل می‌شود (مسلش، 2003).

 

سندرم فرسودگی شغلی از سه جزء تشکیل شده که عبارتند از :خستگی احساسی یا هیجانی، مسخ شخصیت و کاهش احساس کفایت شخصی. فرسودگی شغلی حالتی از فرسودگی جسمی، هیجانی و روانی است که از قرار گرفتن افراد در موقعیت های هیجانی طاقت فرسا ناشی می گردد (پی ترز، 2001).

 

در پژوهش امیری و همکاران (1390)، فرسودگی شغلی در وضعیت تامل برانگیز قرار داشته و ضرورت دارد مدیریت به عوامل ایجاد این وضعیت که احساس خستگی و فشار شغلی و ارزیابی منفی از عملکرد خود از مهمترین آن ها هستند توجه نمایند. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد،متغیر های جنسیت، وضعیت تاهل، تعداد فرزندان، مدرک تحصیلی، استان محل خدمت و سابقه ی کار نیز بر میزان فرسودگی شغلی کارکنان تاثیر

 

دارند.نتایج پژوهش شوفلی (2004) موید آن است که فرهنگ سازمانی بوروکراتیک منشاء بروز واکنش های منفی، نارضایتی، فشارهای روانی و استرس است که منجر به فرسودگی شغلی و تضعیف سطح سلامت روانی می‌گردد (به نقل از سرمدی انصار و همکاران، 1390).بنابراین در خصوص تجربه استرس های محیط کاری (تنیدگی شغلی)که موضوع پژوهش های زیادی در طی سالهای متمادی بوده است،می توان گفت که  این استرس های بلندمدت نتایج منفی، هم برای افراد و هم برای سازمان در بر خواهد داشت.که یکی از این نتایج، فرسودگی شغلی می باشد.(یوریسن و اریکسن،2004).

 

در زندگی همه افرادی که دارای شغل هستند تنش وجود دارد که به گونه های مختلف بر آنها فشار روانی وارد می کند. تحولات شغلی 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  مانند تغییرات سازمانی، تغییر حقوق و دستمزد و ترفیعات شغلی موضوعاتی هستند که هر یک به نوعی بر فرد فشار وارد آورده و او را دچار آشفتگی، نگرانی، تشویش و اضطراب می نمایند( اکبر بلگو، ولی زاده، 1389).استرس یا تنیدگی در حرفه تدریس پدیده ای شایع است و معلمان در پایه های مختلف و دوره های زمانی متفاوت همگی میزانی از استرس شغلی را از خفیف تا شدید گزارش کرده اند.طبق پژوهش های انجام شده در کشورهای مختلف، تدریس یکی از ده حرفه ی استرس زای جهان محسوب می شود و یک سوم معلمان اعتقاد دارند تدریس، حرفه ای پر تنش و به شدت استرس زا است (آلیسون، 2007).بر اساس پژوهش های انجام شده در ایران نیز اکثر معلمان تحت استرس شدیدی هستند و بخش وسیعی از این استرس ناشی از حرفه ی آنان است، از نظر میزان استرس شغلی، 5/30 درصد معلمان در ناحیه خطر بالا و 2/3 درصد آنان در ناحیه خطر خیلی بالا قرار دارند (حبیبی و همکاران، 1386).

 

با توجه  به این که هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تنیدگی شغلی، سرسختی روانشناختی و خود کار آمدی با فرسودگی شغلی معلمان و همچنین تعیین وزن این سه متغیر پیش بینی کننده در پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان می باشد این سوال مطرح می شودکه آیا بین تنیدگی شغلی،سرسختی روانشناختی،خودکارآمدی با فرسودگی شغلی معلمان رابطه وجود دارد؟

 

که امید است  پاسخ گویی به این پرسش در طراحی و برنامه ریزی برای مداخلات روانشناختی در زمینه فرسودگی شغلی مفید و سودمند واقع گردد.

 

1-2- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

پیشرفت و رفاه هر کشوری در گرو توانمندی برای حضور و پیروزی در عرصه رقابت های اقتصادی جهانی است. این امر مستلزم تکیه بر نیروی انسانی ماهر و کار آمد برای بهره گیری هر چه بیشتر و بهتر از سرمایه و منابع و امکانات جامعه است. فرسودگی شغلی یکی از مهمترین عواملی است که با توجه به پیامدهای نامطلوب جسمی وروانی بسیار باعث کاهش انگیزه و رضایت شغلی، افزایش غیبت از کار و سوانح می گردد (وستمن و همکاران، 2001؛ به نقل از شفیع آبادی، 1391).

 

چرا که کم توجهی به این مساله می تواند تاثیر منفی بر عملکرد اموزشی معلمان و حتی بر روندپیشرفت تحصیلی دانش آموزان ایجاد نماید و نیروی کار آنان را در جهت انجام وظایف محوله مختل سازد.با توجه به فشار بالایی که معلمان آموزش و پرورش در حوزه تعلیم و تربیت دانش آموزان متحمل می شوند و در معرض خطر بودن این قشر در برابر فرسودگی شغلی و عوارض ناخوشایند فردی، سازمانی و کشوری آن به نظر می رسد که ارزیابی میزان  فرسودگی شغلی معلمان امری مهم و ضروری باشد تا قبل از ایجاد عوارض جسمی و روحی و روانی آن برای کاهش و یا پیشگیری از آن اقدامات لازم صورت گیرد. اگر عوامل تاثیر گذار موجد فرسودگی شغلی و همچنین عوامل موثر برای پیشگیری از این پدیده شناسایی شود می توان راه حل های مناسبی را ایجاد و در جهت حل و فصل آن گام های مفید و موثری برداشت. لذا با توجه به اهمیت مطالعه فرسودگی شغلی در بین معلمان، مساله اصلی در پژوهش حاضر تعیین و شناسایی عوامل مرتبط با فرسودگی شغلی معلمان در جهت رفع عوامل افزایش دهنده و تقویت عوامل کاهنده این پدیده روانشناختی می باشد.

 

1-3- اهداف پژوهش:

 

هدف اصلی پژوهش :

 

  • هدف اصلی پژوهش حاضربررسی رابطه بین تنیدگی شغلی، سرسختی روانشناختی و خود کار آمدی با فرسودگی شغلی معلمان زن مقطع ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 93-92 است.

اهداف فرعی پژوهش:

 

    • تعیین رابطه بین تنیدگی شغلی با فرسودگی شغلی معلمان

 

    • تعیین رابطه بین سرسختی روانشناختی با فرسودگی شغلی معلمان

 

  • تعیین رابطه بین خود کار آمدی با فرسودگی شغلی معلمان

– Berk

 

-Job burnout

 

– Dik

 

– Maslash

 

– piters

 

– Shufli

 

–  Ursin,H&Eriksen,H.R

 

-Stress

 

– Alison

 

– Psychological  hardiness

 

–  Kobasa

 

– Maddi

 

– Zola

 

– Commitment

 

– Control

 

– Challenging

 

– Wadha

 

– Haier

 

– Inzlicht

 

– Aronson

 

– Good

 

– Mckay

 

– Self-efficacy

 

– Hergenhahn,B.R&Olson,M

 

– Bandura

 

– Karadmas

 

– Hughes

 

– Chew

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:46:00 ق.ظ ]




هرفرهنگی براساس معیارهای خاص خود به دنبال سلامت روان است هدف هرجامعه این است که شرایطی راکه سلامت اعضای جامعه راتضمین می کندآماده نمایدوسلامت روان قسمتی از سلامت کلی است.خوش بینی وبه طورکلی باورهای مثبت برسلامت روانی وجسمانی انسان تاثیر زیادی می گذارد.

توضیح به صورت عکس درباره سلامت روانی

امروزه بیش از هر زمان دیگر نیازمند تفکر و اندیشه درمورد تاثیر دین و باورهای دینی بر زندگی انسان چه از بعد مادی و چه معنوی هستیم. کارل گوستاویونگ می‌گوید: «من صدها تن از بیماران را معالجه و درمان کرده‌ام از میان بیمارانی که در نیمه عمر خود (35 سالگی به بعد) به سر می‌برند حتی یک بیمار را نیز ندیدم که اساساً مشکلش نیاز به یک گرایش دینی در زندگی نباشد به جرأت می‌توانم بگویم که تک تک آنها به این دلیل قربانی بیماری روانی شده بودند که آن چیزی را که ادیان موجود در هر زمانی به پیروان خود می‌دهند، نداشتند و فرد فرد آنها تنها وقتی که به دین و دیدگاه‌های دینی بازگشته بودند به طور کامل درمان شدند. (بوترابی، 1382).

 

برای رسیدن به زندگی آرام وتوام با آرامش ورضایت بخش قبل ازهرچیزبایدتفکرمان رااصلاح کنیم.آنگاه زندگی خود به خود 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  تغییرخواهدکرد.چراکه زندگی مابرپایه اندیشه ماست .

 

افزایش رشدصنعت وشهرنشینی درقرن بیستم،پتانسیل بالایی را برای بروزبیماری های روانی دربسیاری از جوامع پدید آورده است.درایران که نظام حکومتی برمبنای اسلام پایه گذاری شده نیل به بهداشت روانی که دراحکام گوناگون اسلامی موردتاکید بوده ازحساسیت های زیادی برخوردار است به وجود آوردن جامعه ایده آل اسلامی ودستیابی به زندگی مورد نظراسلام که ترکیبی از عشق به دنیاوهم زمان پارسایی است باید ازالویت برخوردار باشد.پرواضح است که دست یافتن به چنین جامعه ایده آلی نیاز به شناخت همه جانبه عوامل زمینه سازآن دارد.یکی از عوامل زمینه سازسلامت روانی جلوگیری از ایجادبیماری های روانی است که در جوامع امروزی به چشم می خورد.بر اساس متون اسلامی التزام عملی به اعتقادات مذهبی می تواند بازدارنده بسیاری از بیماری های روانی باشد(پناهی، 1378).

 

1-2 بیان مسئله

 

 

 

1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

انسان سالم، انسانی است که روح و روان او سالم باشد و از طرفی نیز تاریخ گواهی می‌دهد که تنها کسانی توانسته‌اند از سلامت روان برخوردار باشند که به سرچشمه‌ی هستی اتصال پیدا کرده‌اند. فشارهای روانی ناشی از زندگی مدرن و تغییرات سریع اجتماع که تحت تاثیر رشد سریع زندگی صنعتی شکل می‌گیرد تاثیرات بسیار زیادی بر سلامت روان انسانها دارد و در این میان نوجوانان که در دوران بسیار حساس رشد شخصیت و شکل‌گیری آن قرار دارند بیش از دیگران در معرض خطر و آسیب می‌باشند و از طرفی نباید این حقیقت را از نظر دور بداریم که کاملترین دستورات زندگی سالم و شخصیت کامل در دستورات الهی وجود دارد چرا که این فرامین ریشه در اخلاقیات داشته و با پیوستن و اتصال به آنها می‌توانیم به آرامش و سکینت برسیم. انسان موجودی چندبعدی پیچیده وپررمزوراز است وعلم باهمه پیشرفت هاوگستردگی خود همچنان در کشف هزاران سر از اسراروجودی انسان ناتوان وحیران مانده است دنیای روان انسان به مراتب ازدنیای جسم اوناشناخته ترمانده است.این عدم شناخت به بروزبیماری های گوناگون منجرشده است که راه حل هاودرمان های قطعی برای بعضی از آن ها حاصل شده است ولی بسیاری از آن ها تا کنون شناخته شده نیستند(کاظمیان مقدم و مرادی زاده هنرمند، 1388).

 

از آن جایی که پیشگیری به مراتب بهتر ازدرمان است لازم است به منظورجلوگیری از‫ افزایش شیوع بیماری های روانی ازجمله اضطراب وافسردگی وغیره که منجربه نا توانایی هایی گسترده می شوند اقدامات پیشگیرانه شناسایی و اجرا شودوباتوصیه های لازم بهداشت روانی ازبروزاین بیماری هاکه در آینده حیات بشر راتهدیدخواهند کردجلوگیری گردد(کجباف، 1387). بنابراین برای پیشگیری از بروز حالات  عدم تعادل روانی و خارج شدن انسان از خط صراط مستقیم باید بازگشت به فطرت پاک الهی را توصیه کرد تا انسان به دور از عوامل تحریکی خارج کننده از صراط مستقیم به این راه راست پای نهد و منحرف نگردد اینجا نقطه ی عطف ارتباط بین دین و بهداشت روانی است زیرا بهداشت روانی نیاز به شناخت کامل روان انسان دارد دین نشاًت گرفته از علم الهی است و خالق از روان مخلوق خود شناخت کامل دارد بنابراین دین میتواند اطلاعات جامعی درباره ی روان انسان ارائه کند و آموزه های آن میتواند راهنمای کاملی برای رعایت بهداشت روانی باشد(نجفی، 1382).

 

دین به شکل خاصی در هر فرهنگ شناخته شده ای وجود داردهمچنین دین یک واقعیت مشخص عینی است که مورخان آن را مطالعه میکنند. دین  را میتوان از دیدگاه آیین ها ، شخصیتهای نمادین و انواع دعاها بررسی کرد فرد دین دار به نوعی بایک منبع الهی و منبع آفرینش که بر زندگی بشر و امور طبیعی تاثیر دارد ، ارتباط برقرار میکند. (آرین، 1387).

 

امروزه بیش از هر زمان دیگر نیازمند تفکر و اندیشه در باب تاثیرگذاری تقیدات دینی بر تمامی امور انسانی به ویژه مسائل عاطفی و روحی هستیم امروزه بسیاری از اندیشمندان و صاحب‌نظران بر این باورند که مذهب تاثیر انکارناپذیری بر سلامت روح و جسم و دیگر ابعاد زندگی بشر خصوصا نوجوانان دارد. ازآنجا که پیشرفت فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بشر در گرو سلامت روحی و جسمی او می‌باشد . کشورایران دارای جمعیتی جوان است وبخش عمده این جوانان به عنـــــــــوان دانش آموزمشغول به تحصیل می باشند.لذا یافته‌های این پژوهش می‌تواند این سلامت را تضمین کرده و گامهای بسیار مثبتی در جهت بهداشت روانی در افراد خصوصاً در نوجوانان که جامعه موردنظر پژوهش بوده بردارد(سهرابیان، 1389).

 

اهمیت باورها و نهادهای دینی برانسان و زندگی فردی و اجتماعی او کاملاً آشکار است (آلن برگین، 1992) می‌گوید، اعتقادات دینی که مبنی بر علوم روان‌شناختی هستند دارای تاثیراتی بر ساختار اجتماعی می‌باشد.

 

pargament

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ق.ظ ]




 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول

 

 کلیات

 

 

 

بیان مسأله

 

همواره و در تمامی نظام های آموزشی، یکی از اهداف مهم و قابل توجه در عرصه تربیت و تحصیل، پیشرفت تحصیلی است؛ یعنی رشد و تناسب آموخته های فرد با توان و استعدادهای بالقوه او.

 

پیشرفت تحصیلی در ابعاد مختلف از عوامل و فاکتورهای متعددی تأثیر می پذیرد؛ از جنبه های وراثتی، فردی، خانوادگی، اجتماعی و مانند آن که هر کدام به فراخور جایگاه خود، تأثیر متفاوتی دارند و بالطبع قابل بررسی و مطالعه هستند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 در میان عوامل مختلف مؤثر بر پیشرفت تحصیلی، جایگاه عزت نفس در ابعاد مختلف عمومی، اجتماعی، تحصیلی و خانوادگی قابل توجه و بررسی و از این رو به دغدغه اصلی این پژوهش بدل گشته است و عمده بحث و پرسش در اینجا مطرح می گردد که چه رابطه ای میان عزت نفس طلاب حوزه علمیه قم و پیشرفت تحصیلی آنها وجود دارد؟ بالطبع پاسخ های بدست آمده از رهگذر این پژوهش، مدیران و صاحب نظران تربیتی حوزه را تا حدودی به نقاط قوت و ضعف ساختار آموزشی حوزه های علمیه رهنمون خواهد ساخت. در این میان استفاده از الگوهای تعیین کننده میزان عزت نفس همچون پرسشنامه های معتبر، در این عرصه نقش ویژه ای خواهند داشت. پرسشنامه کوپر اسمیت، یکی از این الگوهای معتبر و آزموده شده در این عرصه است که قابلیت های خود را در عرصه ها و سطوح مختلف به خوبی نشان داده است و قابل اعتماد و اتکا می باشد.

 

پژوهش ذیل در پی بررسی این سؤال اصلی است که آیا میان عزت نفس طلاب حوزه علمیه قم و پیشرفت تحصیلی آنها رابطه معنا داری وجود دارد؟

 

در کنار این سؤال اصلی، سؤالات فرعی نیز خود را می نمایانند؛ همچون اینکه آیا میان ابعاد عزت نفس (همچون عزت نفس عمومی، خانوادگی، اجتماعی و تحصیلی) طلاب حوزه علمیه قم و پیشرفت تحصیلی آنان نیز رابطه معناداری وجود دارد؟

 

 

 

 

 

پیشینه تحقیق

 

با توجه به اختصاصی بودن بحث و پژوهش به حوزه های علمیه و همچنین عملکرد تحصیلی طلاب حوزه های علمیه، پس از پیگیری های صورت گرفته نتایج حاصل شده حاکی از عدم وجود پژوهشی مستقل در این حوزه می باشد شاید از همین منظر پژوهش حاضر نو و دارای اهمیت باشد که تا پیش از این مورد توجه و آزمون قرار نگرفته است. با این حال به نظر می رسید مناسب باشد تجربیات و پیشینه های مشابه در سایر نظام های آموزش مد نظر قرار گیرد تا نتایج آنها به طور اجمالی مد نظر باشد و طبیعتاً نظام آموزشی حوزه های علمیه جزئی از چارچوب نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران و همسو با سیاست های کلان آن خواهد بود. از این رو مروری بر سایر پژوهشهای صورت گرفت در این عرصه خواهیم داشت:

 

    1. کوپر اسمیت در یک پژوهش مربوط به تاثیر عزت نفس بر موفقیت تحصیلی 102 دانش آموز کلاس پنجم دبستان به این نتیجه رسیده است که میان عزت نفس و پیشرفت تحصیلی رابطه معنی داری وجود دارد. [ کوپر اسمیت 1967]

 

    1. موریس نشان می دهد که عزت نفس با اعتبار دریافت شده از نمره های یک آزمون خودتأییدی و همچنین میانگین کل نمرات نیمسال به طور مثبت ارتباط دارد[موریس 1993]

 

    1. لئون داری و همکارانش طی یک پژوهش، ارتباط بین تصویر از خود، عملکرد تحصیلی، انگیزش، عزت نفس و اصرار در کار را بررسی نمودند. آنان مشاهده کردند که عملکرد تحصیلی برای آزمودنی هایی که تصاویر روشن و واقع بینانه از آینده خودشان دارند، بهتر بوده است. همچنین آزمودنی هایی که عزت نفس بیشتری داشته اند، در کارها بیشتر اصرار می ورزیدند و انگیزه بیشتری داشتند.[لئون داری و همکاران 1998]

 

    1. پورشافعی نیز پس از اجرای پژوهش در بررسی رابطه عزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال سوم دوره متوسطه شهرستان قائن به این نتیجه رسید که بین میزان عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان همبستگی معنی داری وجود دارد.[پورشافعی 1370]

 

    1. همچنین ترخان این نتیجه را تبیین نمود که عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش، از عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان عادی بالاتر است.[ترخان 1372]

 

    1. علاوه، حسینی نسب پس از بررسی رابط عزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی مراکز تربیت معلم تبریز به این نتیجه رسیده است که بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان مراکز تربیت معلم رابطه معنی داری وجود دارد[حسینی نسب و همکاران 1381]

 

  1. مهدی میرزایی علویچه و همکارانش نیز در مقایسه عزت نفس، منبع کنترل و رابطه آنها با وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی شهید صدوقی یزد دریافتند که اکثریت دانشجویان دارای عزت نفس بالا، دارای معدل بالایی هستند[میرزایی علویچه و همکاران 1391]

 

اهمیت و ضرورت تحقیق

 

“عزت نفس برای بقا و سلامت روانی انسان حیاتی است. عزت نفس یکی از ملزومات عاطفی زندگی است و بدون آن بسیاری از نیازهای اساسی برآورده نمی شود” [مک کی و فتینگ 1387: 1] از اینرو داشتن عزت نفس برای یک زندگی موفقیت آمیز لازم است.

 

بی گمان نقش عزت نفس در نظام آموزشی حوزه علمیه و موفقیت تحصیلی، نقشی خاص و بی‌بدیل است. یک طلبه در روند تحصیلی خود همواره شرایط مختلف و متفاوتی را تجربه می کند. شرایطی که به انحای مختلف در تعلیم و تربیت وی نقش دارند. سیر این مراحل تکاملی تربیتی بدون برخورداری از عزت نفس متناسب، امکان پذیر نیست چه بسا افرادی که با انگیزه و توانمندی های بالا وارد عرصه تعلیم و تربیت حوزه های علمیه می شوند و در اثر نقصان عزت نفس، تحصیل را در نیمه راه رها می کنند و امور غیر مرتبط دیگر می پردازند که به تأیید صاحب نظران این امر بسیار مضر و خطرناک است.

 

از آنجایی که صنف روحانیت، صنفی ممتاز و تأثیرگذار در جامعه و تربیت نسلهای آینده آن است، بررسی جایگاه عزت نفس در نظام آموزشی حوزه های علمیه و طلاب شاغل به تحصیل در آنها امری حائز اهمیت و قابل توجه است.

 

با توجه به نقش مهم عزت نفس در پیشرفت تحصیلی در تمام گرایش ها و مقاطع تحصیلی و آموزشی، خصوصاً دروس حوزه های علمیه، انجام پژوهش در موضوع فوق ضروری و مفید فائده است. خصوصاً که با پیگیرهای صورت گرفته در اثنای پژوهش از مراکز ذی ربط همچون معاونت آموزش حوزه علمیه، معاونت تهذیب حوزه علمیه و مرکز مطالعات راهبردی روحانیت که متکفل پژوهش در عرصه آسیب شناسی حوزه های علمیه است، خلأ این پژوهشی مورد تأیید مراکز فوق نیز قرار گرفته است.

 

 

 

فرضیه های پژوهش

 

 

 

فرضیه اصلی:

 

بین عزت نفس طلاب حوزه علمیه قم و پیشرفت تحصیلی آنها رابطه معناداری وجود دارد.

 

 

 

فرضیه های فرعی:

 

    • بین عزت نفس عمومی طلاب حوزه علمیه قم و پیشرفت تحصیلی آنها رابطه معناداری وجود دارد.

 

    • بین عزت نفس خانوادگی طلاب حوزه علمیه قم و پیشرفت تحصیلی آنها رابطه معناداری وجود دارد.

 

    • بین عزت نفس اجتماعی طلاب حوزه علمیه قم و پیشرفت تحصیلی آنها رابطه معناداری وجود دارد.

 

    • بین عزت نفس تحصیلی طلاب حوزه علمیه قم و پیشرفت تحصیلی آنها رابطه معناداری وجود دارد.

 

    • تمایل به تغییر در خود در میان طلاب حوزه علمیه قم، پایین است.

 

  • احساس غرور از نتایج تحصیلی در میان طلاب حوزه علمیه قم، پایین است.

 

 

 

 

اهداف تحقیق

 

هدف کلی:

 

  • مقایسه رابطه عزت نفس طلاب حوزه علمیه قم و پیشرفت تحصیلی آنها

 

 

اهداف فرعی:

 

    • مقایسه رابطه عزت نفس عمومی طلاب حوزه علمیه قم و پیشرفت تحصیلی آنها

 

    • مقایسه رابطه عزت نفس خانوادگی طلاب حوزه علمیه قم و پیشرفت تحصیلی آنها

 

    • مقایسه رابطه عزت نفس اجتماعی طلاب حوزه علمیه قم و پیشرفت تحصیلی آنها

 

    • مقایسه رابطه عزت نفس تحصیلی طلاب حوزه علمیه قم و پیشرفت تحصیلی آنها

 

    • استخراج و بررسی میانگین میزان تمایل به تغییر در خود در میان طلاب حوزه علمیه قم.

 

  • استخراج و بررسی میانگین میزان احساس غرور از نتایج تحصیلی در میان طلاب حوزه علمیه قم

 

 

واژه های کلیدی

 

طلبه، عزت نفس، پیشرفت تحصیلی، ابعاد عزت نفس،

 

 

 

تعاریف مفهومی(نظری)

 

عزت نفس:

 

عزت نفس در واقع ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن [شاملو1390: 144] و درجه تصویب، تأیید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خویشتن احساس می کند. [شاملو 1385: 88]

 

پیشرفت تحصیلی:

 

پیشرفت تحصیلی به جلوه ای(نمایی) از جایگاه تحصیلی دانش آموزان اشاره دارد که این جلوه ممکن است بیانگر نمره ای برای یک دوره، میانگین نمرات در دوره ای مربوط به یک موضوع یا میانگین نمرات دوره های مختلف باشد[سیف 1376]

 

طلبه(شاغل به تحصیل):

 

منظور از طلبه، دانش پژوهان علوم دینی هستند[معین1363] که در حوزه علمیه اشتغال به تحصیل دارند.

 

 

 

تعاریف عملیاتی

 

عزت نفس:

 

منظور از عزت نفس در پژوهش حاضر، میزان نمره ای است که فرد در آزمون کوپر اسمیت کسب کرده است.

 

 

 

پیشرفت تحصیلی:

 

منظور از پیشرفت تحصیلی در پژوهش حاضر، نمره معدل ترم(یا سال) گذشته طلاب حوزه علمیه می باشد.

 

طلبه:

 

منظور از طلبه در پژوهش حاضر، دانش پژوهان علوم دینی هستند که در حوزه علمیه اشتغال به تحصیل دارند.

 

.

 

 

 

فصل دوم

 

ادبیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

عزت نفس و تعاریف آن

 

از نظر راجرز، “عزت نفس در واقع ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن است”[شاملو1390: 144].

 

عزت نفس در واقع درجه تصویب، تأیید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خویشتن احساس می کند. این احساس ممکن است در مقایسه با دیگران باشد و یا مستقل از آنها. احساس ارزش به خویشتن همانند تصویر خویشتن، یک هسته مرکزی ثابت دارد که همواره با یک سلسله احساس ارزشهای پیرامونی، یک مجتمع را تشکیل می دهند.[شاملو 1385: 88]

 

دیدگاه برخی روانشناسان دیگر مبین این مسأله است که عزت نفس عبارت است از “احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموع افکار، احساسها، عواطف و تجربیاتمان در طول زندگی ناشی می‌شود: احساس می‌کنیم که شخصی منفور یا دوست داشتنی هستیم؛ خود را دوست داریم یا نداریم. مجموعه هزاران برداشت، ارزیابی و تجربه‌ای که از خویش داریم باعث می‌شود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن، و یا برعکس احساس ناخوشایند بی کفایتی داشته باشیم” [بین، کلمز و کلارک 1388: 11] در حقیقت عزت نفس نوعی احساس خاص است که از مجموع تفکرات، احساسات، عواطف و تجربیات فرد ایجاد می گردد و به او پیش زمینه فکری خاصی در مورد شخصیت خودش می بخشد. این احساس همواره با نوعی قضاوت و ارزیابی همراه انسان است که در مجموع سازنده دیدگاه وی به خودش می گردد. این احساس طیف وسیعی از احساسات منفی یا مثبت فرد را شامل می شود. همچنین، قضاوت و ارزیابی فرد نسبت به خودش، ناشی از دهها و یا شاید صدها مقایسه مختلف است که در ذهن و روان او و همچنین در اثر احساسات مختلف وی در موقعیتهای متفاوت زندگی در عرصه فردی و اجتماعی تحقق یافته است. اما از دید کسانی مانند براندن،عزت نفس چیزی به مراتب بیش از احساس خود ارزشمندی است. احساس خود‌ارزشمندی که بسیاری از روان درمانگرها و آموزگاران می خواهند آن را در اشخاص ایجاد و القا کنند به 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  مقایسه، در حکم اتاق انتظار عزت نفس است…. عزت نفس اعتماد به توانایی خود دراندیشیدن است. اعتماد به توانایی خود در کنار آمدن با چالشهای اولیه زندگی. اعتماد به حق خود برای موفق و شاد بودن است. احساس ارزشمند بودن و شایسته بودن است.“[براندن 1389: 24]

 

    عزت نفس یک شاخص بسیار مهمی در شخصیت افراد است و به مقدار ارزشی که ما به خود نسبت می دهیم و فکر می کنیم دیگران برای ما قائل هستند، گفته می شود. قدمت تاریخی این موضوع به مباحثی که علما و فلاسفه تعلیم و تربیت در گذشته داشته اند برمی گیرد. در طول صد سال گذشته بسیاری از روان شناسان این نظر را پذیرفته اند که انسان دارای یک نیاز به عزت نفس می باشد(آدلر 1390).

 

به همین دلیل می توان گفت عزت نفس درجه  و ارزشی است که یک فرد برای خود قائل می‌شود. عزت نفس به منزله بیان تأیید یا عدم تایید فرد نسبت به خویشتن است و نشان می دهد که تا چه اندازه فرد خود را توانا، ارزنده و پر اهمیت می داند و به عبارت دیگر عزت نفس یک تجربه شخصی است که ترجمان آن را می توان در سطح گفتار و در سطح رفتار های معنادار مشاهده کرد. عزت نفس می تواند بالا یا پایین باشد. زمانی که خود ادراک شده و خودآرمانی با یکدیگر همتراز باشند، فرد از عزت نفس بالایی برخوردار است. بر عکس چنانچه خودآرمانی با خود ادراک شده تفاوت فاحش داشته باشد، فرد از عزت نفس پایین برخوردار خواهد بود. هرگاه  فرد ارزیابی مثبتی از عملکرد خود داشته باشد، باعث افزایش عزت نفس وی می شود در حالی که فرد اگر ارزیابی منفی از عملکرد خود داشته باشد، عزت نفس او کاهش می یابد جایگاه مهار سلامت باور فرد به این امر است که سلامت وی تا چه حد تحت کنترل عوامل درونی (خود) و یا بیرونی )افراد موثر یا با نفوذ و ساختار اولیه جایگاه مهار سلامت از  بخت و اقبال) می‌باشد. در نظریه یادگیری اجتماعی گفته می‌شود که یادگیری در فرد بر پایه تقویت های گذشته انجام میشود و طی آن افراد انتظارات خاص و عمومی را در خود شکل می دهند. جایگاه درونی مهار سلامت با آگاهی و نگرش مثبت،  وضعیت روانشناختی،  رفتارهای بهداشتی و سلامت همراه و همگام می شود. در مقابل، بیشتر منابع بیرونی جایگاه مهار سلامت( به خصوص افراد  مؤثر و با نفوذ؛ بخت و اقبال) با رفتارهای بهداشتی منفی و وضعیت روانشناختی ضعیف همراه می شوند.“[مشکی و همکاران، 1387].

 

در واقع عزت نفس بالا بستگی به شکل‌دهی ارزشها و استانداردهای خود والدین دارد همچنین به رفتار سالم بستگی دارد، زمانی که افراد از سلامتی کامل برخوردار باشند ولی عزت نفس بالایی نداشته باشند در رفتار خود عزت نفس پایین نشان می‌دهند.[شاطرلو، 1386].

 

 

 

 

 

اهمیت عزت نفس

 

یکی از مهمترین عواملی که انسان را از سایر حیوانات متمایز می کند آگاهی از خود است، یعنی توانایی تشکیل یک هویت و اختصاص دادن ارزشی به آن. به بیان دیگر این ظرفیت در انسان وجود دارد که تعریف کند کیست و سپس ببیند که آیا آن هویت را دوست دارد یا خیر“[مک کی و فتینگ 1387: 1]عزت نفس در بسیاری از باورها، رفتارها و بینش های فردی و اجتماعی انسان تأثیر مستقیم و قابل ملاحظه ای دارد. انسان برخوردار از عزت نفس، خود را در انجام بسیاری از امور و درتلاش برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت و دراز مدت زندگی توانمند و بالنده می داند. از این رو هیچگاه نمی‌توان نسبت به آن بی اهمیت بود. همه افراد صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند. عزت نفس واقعاً بر همه سطوح زندگی اثر می گذارد. در حقیقت بررسی های گوناگون رانشناسی حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضا نشود، نیازهای گسترده تر نظیر نیاز به آفریدن، پیشرفت و یا درک استعداد بالقوه، محدود می ماند…. افرادی که احساس خوبی نسبت به خود دارند، معمولاً احساس خوبی نیز به زندگی دارند. آنها می توانند با اطمینان با مشکلات و مسئولیتهای زندگی مواجه شوند و از عهده آن برآیند.” [بین، کلمز و کلارک 1388: 12]

 

“رفتار فرد تا حد زیادی متأثر از عزت نفسش است. افراد مایلند بر حسب نظری که به خود دارند و بر حسب عزت نفس رفتار کنند. رفتار نیز به نوبه خود معمولاً نظری را که پیش از بروز آن رفتار وجود داشته است، تأیید می کند. این فرایند دوره ای، دیدگاه ها و نگرشهای اساسی را تقویت می‌کند.”[بابایی 85 : 19]

 

از سوی دیگر “برای انسان هیچ حکم ارزشی مهمتر از داوری او در مورد خویشتن نیست و ارزیابی شخص از خویشتن، قطعی ترین عامل در رشد روانی اوست. این ارزشیابی تماماً به شیوه قضاوت آگاهانه و صریح، شفاهی یا کتبی یا برشمردن صفات و توصیف حالات نیست، بلکه بصورت احساس می باشد. احساسی که جدا کردن و شناسایی آن مشکل است، زیرا پیوسته توسط انسان تجربه می شود و جزئی از هر احساس دیگر انسانی می باشد و در هر واکنش احساساتی دخیل است. بنابراین تصویری که یک فرد از خویشتن دارد به طور ضمنی در همه واکنشهای ارزشی او تجلی می کند.”[ براندن 1388: 161]

 

هنگامی که خودانگاره فرد، مثبت و عزت نفسش زیاد است، احساس می کند که موجودی تواناست و با اطمینان می اندیشد از این رو می کوشد که رفتارش توأم با موفقیت باشد تا بعدها موجب افزایش احساس ارزشمندی شود. از سوی دیگر هنگامی که خودانگاره فرد منفی و عزت نفسش کم است، احساس می کند که موجودی نالایق است و گمان می کند از پس کارها بر نمی آید از این رو فرصت‌هایی را که می تواند رفتار موفقیت آمیزی ارائه دهد از دست می دهد. [بین، کلمز و کلارک 1388: 29]

 

امیرالمؤمنین 7 در روایتی می فرمایند: “مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُهُ لَم یُهِنهَا بِالمَعصِیَهِ کسی که خودش را باکرامت می داند خویش را با گناه خوار و خفیف نمی سازد”[تمیمی 1375: حدیث 8370]

 

ایشان در وصیت به فرزندش امام حسن مجتبی 7 می فرماید:” أکرِم نَفسَکَ مِن کُلِّ دَنِیَّهٍ و إن سَاقَتکَ إلَی الرَغَائِبِ فَإنَّکَ لَن تَعتَاضَ بِمَا تَبذِلُ مِن نَفسِکَ نفس خویش را عزیز بشمار و به هیچ پستی و دنائتی تن مده گرچه عمل پست تو را به تمنیاتت برساند زیرا هیچ چیز با شرافت برابری نمی کند و[به جای عزت از دست داده] عوضی مانند آن نصیب نخواهد شد.”[نهج البلاغه نامه 31]

 

در این میان براندن معتقد است که “ارزشیابی شخصی از خویشتن، اثرات برجسته ای در جریان فکری، احساسات، تمایلات، ارزشها و هدفهای وی دارد و کلید فهم رفتار اوست. به منظور شناخت کیفیات روانی انسان و پی بردن به روحیات او باید به طبیعت و میزان حرمت نفس و معیارهای قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت.” [براندن 1388 :162]

 

. Bean

 

. Clemes

 

. Clark

 

. Branden

 

Adler.5

 

6.Allport

 

7.Rogers

 

Sullivan .8

 

Horny 9.

 

James 10.

 

Maslow 11.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:44:00 ق.ظ ]




در قرن حاضر پیشرفت سریع علوم و تکنولوژی بشر را به جایی رسانیده است که به طور فزاینده ای نیازمند یادگیری مهارتهای تفکر انتقادی و خلاق در تصمیم گیری های مناسب و حل مسائل پیچیده جامعه است. در یک جامعه انسانی، آموزش و پرورش  نقش مهم وکلیدی در پیشرفت جامعه دارد.چرا که آموزش و پرورش کارآ در هر جامعه ای، تضمین کننده ی آینده ی آن جامعه از نظر نیروی کار وفکر خواهد بود و این  باعث بالندگی انسانهای آن جامعه می شود. لازمه ی دستیابی به چنین آموزش و پرورشی این است که، همه ی ارکان یک نظام همدل و همصدا، خواهان رشد و ترقی آن باشند و در این مجموعه به جرأت می­توان گفت مهمترین نقش را، معلمان در این ساختار بر عهده خواهند داشت.نقش معلمان در سلامت،سعادت و تعالی جامعه بر کسی پوشیده نیست.معلمان با دانش آموزان ارتباط مستمر دارند و تأثیر گذاری این قشر شاید از همه ی ارکان دیگر نظام آموزشی پایاتر می باشد.ارزش دادن به اندیشه­های خلاق و ایجاد کردن انگیزش یادگیری فعال، از خصوصیات معلمان اثربخش است.معلمان باید در فرایند یاددهی-یادگیری دانش­آموز محور باشند.به این معنا که شیفته­ی خودجوشی فراگیر و تسهیل کننده آموزش باشند. راه یادگیری را آموزش دهند،­ نه آن­که عرضه­کننده یادگیری و یاددادنی­ها باشند.زیرا که اصولاًدر فرایند یاددهی-یادگیری، فرض عمده بر این است که هر چه میزان فعالیت و مشارکتی دانش­آموزان در جریان تدریس بیشتر باشد، تدریس مؤثرتر است(خلیلی ،1382).

 

معلمان کارآمد، همیشه در ذهن و زندگی دانش آموزان اثری ماندگار خواهند داشت.آشکار است که دانش آموزان هم بدون انگیزش لازم،بهره ای از آموزش خوب، نمی برند.چنین چیزی را هم می توان در محیطهای آموزشی و هم با توجه به تحقیقات مشاهده کرد.بارها با دانش­آموزانی مواجهه شدیم که از لحاظ توانایی و استعداد یادگیری بسیار به هم شبیه هستند اما در پیشرفت تحصیلی تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند.این جنبه از رفتار آدمی به حوزه­ی انگیزش مربوط می­شود.(کوهن لوئیز،ترجمه شاکری،1372).

 

روانشناسان و پژوهشگران در مورد انگیزش انسان به دو نوع انگیزش درونیو انگیزش بیرونی اشاره کرده­اند. انگیزش بیرونی با هدف کسب پاداش و اجتناب از تنبیه ارتباط دارد ولی انگیزش درونی با تمایل درونی برای انجام موفقیت آمیز صرف یک تکلیف، مرتبط است.کسی که در مورد خود از احساس کفایت(پیشرفت تحصیلی) و خودمختاری (استقلال).برخوردار است دارای انگیزش درونی است. (پال آرپنتریچ وبیل اچ شانک1964، ترجمه شهرآرای،1390).

 

این که کلاس درس را معلم با چه روشی اداره کند تا انگیزش پیشرفت تحصیلی لازم در دانش آموزان ایجاد شود بسیار مهم است.به روش معلم محوری  یا دانش آموز محوری و یا تلفیقی از این دو؟ در کلاسهایی که به روش معلم محوری اداره می شود بیشتر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (کفایت شخصی)توجه می شود ودر روش دانش آموز محوری اغلب بر استقلال دانش آموزان(خودمختاری) توجه می شود.که تلفیقی متناسب با موضوع درس و شرایط کلاس از این دو شیوه مفید و مؤثر می باشد. (چریل.ال.اسپاندینگ ،ترجمه نائینیان و بیابانگرد،1388).

 

کارآیی یک معلم تحت تأثیر عوامل متعددی می باشد که یکی از مهمترین این عوامل را می توان به چگونگی انتقال اطلاعات علمی و آموزشی،مهارتهای فنی و عملی و ارزشهای عاطفی و معنوی به دانش آموزان نام برد که این امر به فرایند تدریس و شیوه ی اجرای مطلوب این فرایند بستگی دارد.روشهای تدریس تا آنجا در امر آموزش اهمیت دارد که گروهی از علمای تربیتی،تسلط به روشهای تدریس را مهمتر از دانش و اطلاعات علمی معلم دانسته اند.یک معلم با تجربه و آگاه به خوبی می داند که روش تدریس،مجموعه فعالیتهای برنامه ریزی شده است که در نهایت برای یادگیری بهتر به کار می­رود.(یغما،1389).

 

بنابرآنچه گفته شد می­توان گفت،یکی از مهمترین مؤلفه­ها در این بین،انتخاب روش تدریس مناسب است. چرا که به کارگیری روش تدریس مناسب،بسترهای لازم در رشد قوه تفکر و پرورش روحیه جستجوگری یادگیرندگان را فراهم می سازد و آنها را برای ورود به دنیای پیچیده آماده می کند.آگاهی معلمان از روشهای مختلف تدریس این امکان را برای آنها فراهم می کند که در لحظه طلایی آموزش،با به کار بستن مؤثرترین روش تدریس در­تجزیه و تحلیل مسائل،فراهم ساختن شرایط و فرصتهای یادگیری به دانش آموزان کمک کند وهمچنین برای تحقق اهداف آموزشی تلاش کنند. بنابراین معلمان بایستی در به کارگیری روشهای تدریس متناسب با موضوع و شرایط آموزشی و دانش آموزان دقت نظر داشته باشند تا بتوانند با ایجاد انگیزش پیشرفت و با­لا بردن عملکرد تحصیلیو پیشرفت تحصیلی دانش آموزان،آنها را در تفکر خلاقانه،انتقادی و توانایی تعمیم به موقعیتهای مشابه دیگر یاری رسانند. دسته بندیهای متفاوتی از روشهای تدریس صورت گرفته است که یکی از رایج ترین و معروفترین دسته­بندیهای  موجود،تقسیم روشها به فعال و غیر فعال است.(شعبانی،1380).

 

– روشهای تدریس غیر فعال که روشهای یک سویه و غیر محوری نیز نامیده می شوند،دانش آموزان را منفعل و معلمان را فعال می کند ودر هنگام تدریس،تعامل اندکی بین معلم و دانش آموزان وجود دارد.این روشها اکتشافی نیستند و به سبب آن­که خسته کننده­اند،­معمولاً به تنهایی برای اجرای تدریس مناسب نیستند. معمولاً روشهای تدریس غیر فعال در درون روشهای فعال قرار می گیرند و بخش کوچکی از تدریس را شامل می­شوند.از میان این روشها می توان به پرسش و پاسخ،سخنرانی،روش توضیحی و… اشاره کرد(فضلی خانی،1385).

 

– روشهای تدریس فعال که روشهای دو سویه و محوری هم نامیده می شوند،معلم و­دانش آموزان را به نحو مطلوب فعال می کند و یاددهی و یادگیری،با ارتباطات دوسویه اتفاق می افتد.در این روشها،مطالب و مفاهیم با فعالیت معلم و دانش آموزان کشف می شود و هر یک از روشهای انتخابی،­­محور تدریس قرار می گیرد.به­علاوه ممکن است در درون آن­ها نیز از یک یا چند روش جزیی استفاده شود. این روشها مراحلی دارند و در آنها،تدریس به صورت منظم شروع می شود و تا دریافت مفهوم ادامه می یابد.از میان این روشها می توان به روشهای استقرایی، حل مسأله،­ایفای نقش،اکتشافی،کاوشگری،­­بدیعه پردازی،پژوهش­آموزی،بارش فکری،ساختن­گرایی و دریافت مفهوم و… اشاره کرد.(فضلی خانی،1385).

 

روش تدریس ساختن­گرایی بر این اساس پایه ریزی شده است که معلّمان می توانند از انرژی، تعامل و هم فکری دانش آموزان خود بهره برده و امور درسی را به کمک دانش آموزان سازماندهی کنند. یادگیری با شیوه­ی که دانش­آموزان با خواندن، نوشتن، پژوهش، تجزیه و تحلیل، تفکّر و محاسبه، مراجعه به منابع مختلف و …،اطّلاعات گذشته و حال را به هم پیوند دهند. این روش به دانش آموزان کمک می کند تا انگیزه ی بیشتری داشته باشند.در کلاس های درسی که معلّمان از این روش استفاده می­کنند معمولاً دانش­ آموزان در قالب گروه های کوچک  بایاری هم دیگر به یادگیری موضوع مورد نظر و بحث و گفت و گو می­پردازند.(امانی طهرانی،1379)

 

روش تدریس دریافت مفهوم بر اساس شیوه تفکر طراحی شده است که برای تدریس مفاهیم و کمک به دانش­آموزان در یادگیری مؤثرتر آن­ها تدوین شده­است که از تکنیکهای آن برای ارائه اطلاعات سازمان یافته­ از میان موضوعات بسیار گسترده به دانش­آموزان، در هر مرحله از رشد می­توان استفاده کرد که بهره گیری از الگوی دریافت مفهوم سبب شکیبایی دانش آموزان در تحمل ابهامات می شود و چون به دانش آموزان اجازه داده می­شود فرضیه های خود را یادداشت کنند،این یادداشت ها درمرحله آخر می تواند به بیان جریان تفکر دانش آموزان کمک کند .(حاجی اسحاقی،1385).

 

 

 

 

 

بیان مسئله

 

از اهداف و وظایف مهم آموزش و پرورش می توان ایجاد زمینه برای رشد همه جانبه فرد و تربیت انسانهای سالم ،­کارآمد و مسئول برای ایفای نقش در زندگی فردی و اجتماعی نام برد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

دانش­آموزان یکی از ارکان اساسی نظام­آموزشی می­باشند که با تربیت صحیح آنها می­توان افراد سالم به جامعه تحویل داد.از کل دانش­آموزانی که وارد سیستم آموزش و پرورش می­شوند. تعداد اندکی از آنها می­توانند استعدادهای خود را شکوفا کنند و در این عرصه موفق گردند و عملکرد تحصیلی خوبی از خود نشان دهند.عملکرد تحصیلی تحت تاًثیر یک­سری عواملی است. یکی از عوامل مهم و اثرگذار بر عملکرد تحصیلی دانش­آموزان می­توان انگیزش پیشرفت آنها را نام برد.

 

افراد دارای انگیزش پیشرفت سطح بالا برای حل مشکلات و رسیدن به موفقیت بسیار کوشا هستند.حتی پس از آنکه در انجام کاری شکست خوردند،­از آن دست نمی­کشند و تا رسیدن به موفقیت به کوشش ادامه می­دهند.”دانش آموزان دارای انگیزش پیشرفت سطح بالا همواره می­خواهند موفق بشوند و آن ­را انتظار می­کشند؛ و وقتی که شکست می­خورند کوششهای خود را دو برابر می­کنند و به فعالیت خود ادامه می­دهند”.(اسلاوین،2006 ترجمه،سیدمحمدی،1389).

 

در پیش بینی پیشرفت تحصیلی،برخی از روانشناسان متغیرهایی همچون انگیزه پیشرفت را از جهاتی مهمتر از هوش و استعداد می دانند.زیرا هوش از سازه های نسبتا ثابت و نسبتا دگرگون ناپذیر است.اما انگیزه پیشرفت را می توان با چاره اندیشی هایی دگرگون ساخت.(مککلند، 1961).

 

با توجه به اینکه انگیزه پیشرفت تحصیلی متغیری است که از راه مشاهده رفتار یا نمرات درسی دانش آموزان در فضای آموزشی استنباط می شود در این راستا به نظر می­رسد یکی از عوامل مؤثر در این امر مهم و نیز عملکرد تحصیلی دانش آموزان، روش تدریس معلم می باشد.

 

تدریس یکی از ارکان اصلی یک سیستم آموزشی به شمار می رود که کارآیی نظام آموزشی به آن بستگی دارد.اگر محتوای آموزشی با مناسبترین و کار آمدترین روشها تدریس نشوند کارآیی نخواهد داشت.یکی از مشکلات امروز هر سیستم آموزشی عدم اطلاع و آگاهی کافی اغلب معلمان به روشها والگوهای پیشرفته تدریس است.الگوهای تدریس در واقع الگوهای یادگیری هستند.ما با استفاده از الگوها در حالیکه به شاگردان در کسب اطلاعات، نطرات و مهارتها و راههای تفکروابراز نظرخود کمک می کنیم،نحوه یادگیری را نیز به آنها می آموزیم.(بروس جویس؛ مارشا ویل وامیلی کالهون،ترجمه بهرنگی،1384).

 

 

 

   مربیان تعلیم و تربیت به دنبال این هستند که علم و دانش به وسیله خود یادگیرندگان ساخته شود و یادگیری، تنها انتقال معلومات نباشد و دانش­آموزان خود در کشف مفاهیم تلاش کنند. به همین منظور روشهای تدریس ابداع شد که دراین راستا دانش­آموزان را تقویت کند.(همان منبع).

 

اهداف درس علوم تجربی شامل دست یافتن دانش آموز به مواردی­است از قبیل: همه جانبه­گری،رویکرد تلفیقی،تفکر، آگاهی،توانایی،ایجاد ارتباط بین آموزه های علمی و زندگی واقعی و به عبارتی کسب علم مفید،سودمندوهدفدار که بتواند انسانهایی مسؤلیت پذیر،متفکر و خلاق پرورش دهد که به کارگیری روشهای تدریس فعال مانند ساختگرایی،دریافت مفهوم و… می تواند در دستیابی به این اهداف بسیار مؤثر باشد. الگوی دریافت مفهوم به منظور کمک به دانش آموزان در یادگیری مؤثرتر مفاهیم و بر اساس مطالعات برونرپیرامون شیوه ی تفکر طراحی گردیده است که این الگو، فرصت تحلیل جریان فکر و رشد شیوه های مؤثر تفکر را برای دانش آموزان فراهم می آورد(آقازاده،1386).

 

در الگوی ساختگرایی، دانش آموزان طی تلاش برای حل مسایل علمی دایماً فرصت ساماندهی و باز سازی ادراکات خود را دارند و می توانند برای رسیدن به دانش چندین را ه را برنامه ریزی کنند.این الگوی تدریس دانش آموزان را برای تحلیل، تفسیرو پیش بینی ترغیب می کند.(حریر فروش،صادقی،1389).

 

ساختگرایی،­معمولاً به این نظر اشاره دارد که یادگیرندگان خود به ساخت دانش خود اقدام می­کنند.بر خلاف رفتارگرایی که معمولاً بر معلمان و کتابهای درسی تأکید می­ورزند،­ساختگرایی به یادگیرندگان فرصت می­دهد دانشی را که حایز اهمیت است در نظر آورند.مزیت فلسفه ساختگرایی آن است که هرگاه دانش­آموز راهی علمی برای حل مسأله خود بیابد،­آن راه حل بخشی از خود وی می شود.اگرفرصتی فراهم آوریم که یادگیرندگان دانش خود را کشف کنند یا آن را بسازند یاد گیرندگانی پرورش خواهیم داد که دارای عملکرد بالا،­تفکر انتقادی و یادگیری مادام­العمر خواهند شد.دراین روش با سپردن مسؤولیت به دانش­آموزان می­توان باعث تقویت،­ترغیب و پذیرش اختیار و ابتکار دانش­آموزان گردید.(آقازاده،1386).

 

 

 

به نظر می رسد ضروریست که کاربرد روش تدریس ها ارزیابی گردد تا مشخص شود که اجرای هر یک تا چه حدودی بر انگیزه پیشرفت و عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر گذار است؟سر انجام این پژوهش،­ می خواهد به پاسخ این سؤالها برسد که 1)­میزان اثربخشی دو مورد از روشهای تدریس فعال به  نام دریافت مفهوم و ساختن­گرایی بر میزان انگیزش پیشرفت و عملکرد و پیشرفت تحصیلی در درس علوم تجربی چگونه است؟ 2)­آیا بین اثربخشی این دو نوع روش تدریس فعال و روش تدریس سخنرانی که جزء روشهای غیر فعال محسوب می شودبر میزان انگیزش پیشرفت و عملکرد و پیشرفت تحصیلی در درس علوم تجربی تفاوت معناداری وجود دارد؟

 

 

 

 

 

education

 

Motivation

 

Cohen loeez

 

intrinsic Motivation

 

 Extrinsic Motivation

 

Scholastic achievement

 

autonomy(independence)

 

Alpentrich&Wieel ech shanc

 

Cheryl Lynn,Spaulding

 

Teaching

 

educational function

 

Slavin

 

McClelland

 

Brusce.Weil & Calhoon

 

Bruner

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:44:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم