سرمایه فکری مجموعه‌ای از دارایی‌های دانش محور است که در مشتریان، فرآیندها، اطلاعات، علائم تجاری، منابع انسانی و سیستمهای سازمان تجلی می­یابد و به یک سازمان اختصاص داشته و در زمره ویژگی‌های آن محسوب می­شود و از طریق افزودن ارزش به ذی­نفعان کلیدی سازمان، به طور قابل ملاحظه‌ای به بهبود وضعیت رقابتی سازمان منجر می­شود.

عکس مرتبط با منابع انسانی

بارنی چهار معیار تعیین کننده در ایجاد مزیت رقابتی را به شرح زیر معرفی می نماید:

 

    • ایجاد ارزش برای مشتریان،

 

    • کمیابی منابع،

 

    • قابلیت تقلید پذیری،

 

  • قابلیت جانشینی.

تنها منابعی که از این ویژگی‌ها برخوردارند، منابع نامشهود سازمانها می‌باشند (انواری رستمی و رستمی، 1382)

 

شناسایی علت یا علل افزایش فاصله بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت‌ها نیز سبب پژوهش‌های بسیار زیادی شده است. جستجوی ارزش دارایی‌های نامشهودی که صورت‌های مالی قادر به نشان دادن آن‌ها نمی‌باشد اساس این پژوهش‌ها را تشکیل می‌دهد.

 

لو(2001)در پژوهش‌های خود نشان داده است که در طول سال‌های 1997_2001 نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری 500 شرکت آمریکایی از 1تا 5 افزایش یافته است و این موضوع بیانگر این است که حدود 80% از ارزش بازار شرکت در گزارش‌های مالی نشان داده شده است. محدودیت‌های صورت های مالی در توضیح ارزش شرکت این حقیقت را بیان می‌کند که ارزش اقتصادی منابع فقط منحصر به ارزش کالاهای مادی نیست بلکه سرمایه فکری را هم در بر می‌گیرد با توجه به اهمیت سرمایه فکری به وضوح روشن است که سنجش سرمایه فکری شرکت‌ها شاخصی مهم در تعیین توان رقابتی شرکت‌ها برای بقاء و رشد در اقتصاد جدید است(همتی و همکاران، 1389).

 

1-2- تشریح و بیان مسأله تحقیق

 

سرمایه، در مورد مؤسسه‌ها، به هر دارایی برمی‌گردد که باعث ایجاد جریان‌های نقدی آتی شود. بیشتر دارایی‌های شناخته شده، ماهیت مشهود و عینی دارند، بنابراین، سرمایه مشهود به دارایی‌های فیزیکی و مالی سازمان اشاره دارد. ارزش این دارایی‌ها به طور ادواری (توسط شرکت‌های بخش عمومی) افشا می‌شود و به آسانی بر روی ترازنامه به دست آمده از ثبت‌های مالی این شرکت‌ها، یافت می‌شود. اهمیت دارایی‌های نامشهود (مانند: مهارت‌های نیروی کار و سازمان) در تعیین سودهای آتی به طور فزاینده‌ای در حال افزایش است. علاوه بر این، شناسایی کردن این دارایی‌ها مشکلتر است و این سختی مربوط به تعیین ارزش آنهاست که از گذشته تا به امروز ادامه داشته است 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  و درست به همین خاطر است که در بیشتر شرکتها اصلاً گزارش نمی‌شوند. همین امر باعث شده است که این دارایی‌ها برای جهان خارج از مؤسسه، نامرئی باقی بمانند و حتی گاهی اوقات برای کارکنان درون سازمان نیز قابل تشخیص نباشند. توماس استوارت یکی از پیشگامان مطالعه در این زمینه، اصطلاح پولی «سرمایه  فکری» را برای این دارایی‌ها مطرح کرد. یکی از مهمترین وظایف مدیران، مدیریت سرمایه‌های فکری است. سرمایه فکری شامل سه گونه دارایی نامحسوس است، ساختار داخلی، ساختار خارجی و شایستگیهای انسانی. در حسابداری سنتی تا بحال لزومی در توجه به ارزش این گونه دارایی‌ها و انعکاس آن در صورت‌های مالی وجود نداشته است. اما مطالعه ارزش شرکتها در بازارهای پول و سرمایه نشان از آن دارد که برخی شرکت‌ها علیرغم آنکه دارایی مشهود چندانی نداشته، اما از ارزش بیشتری نسبت به سایر شرکتها مشابه برخوردار بوده‌اند. این مطلب عمدتاً به دلیل جایگاه شرکت به لحاظ آینده‌ای روشن، دانش کارکنان، مدیریت موثر یا به عبارت دیگر سرمایه‌های فکری شرکتها بوده است. از دهه ‎۱۹۷۰ محققان زیادی مطالعات خود را بر روی این موضوع متمرکز نموده‌اند. الگوهای زیادی نیز در این راستا ارائه شده که هر یک قسمتی از نیازهای تحقیقاتی در این زمینه را برطرف نموده است(دستگیر، محمدی،1388 ).

 

اهمیت سرمایه فکری تا به آنجا پیش رفته است که بحاردواج در مقالات و اظهارات خود ارزشمندترین و مهمترین منابع یک شرکت را سرمایه‌های فکری و دارایی‌های نامشهود آن می‌داند. به نظر وی دارایی‌های مشهود می‌توانند به راحتی کپی برداری شوند و یا در یک بازار آزاد خریداری گردند، بنابراین آنها نمی‌توانند دارایی­های استراتژیک یک شرکت باشند و مزیت­های رقابتی برای آن شرکت ایجاد کنند(رضایی و همکاران،1389).

 

این تحقیق در پی کسب شواهد تجربی در زمینه ارتباط بین سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکتها می‌باشد.

 

مهمترین معیار ارزیابی بر پایه ارزش به کار رفته در این پژوهش، ارزش ایجاد شده برای سهامداران (csv) می­باشد. این روش در سال (2001) توسط پابلو فرناندز مطرح شده است و به طور کلی بیانگر این موضوع است که یک شرکت زمانی ارزش برای سهامدارن ایجاد می­کند که بازده صاحبان سهام از بازده مورد انتظار آنها بیشتر باشد و یا به عبارتی دیگر شرکتی، در پایان سال مالی ارزش برای سهامداران خود ایجاد می‌کند، که ارزش ایجاد شده آن شرکت بالغ بر پیش بینی­ها باشد(فرناندز،2001).

 

با توجه به توضیحات ارائه شده در تحقیق حاضر به دنبال یافتن پاسخی برای سوالات زیر هستیم:

 

  • تأثیر کارایی سرمایه فکری بر عملکرد مالی شرکتها چگونه است؟ و همچنین بررسی اینکه تأثیر کارایی سرمایه فکری بر ارزش بازار به ارزش دفتری چگونه است؟

1-3- ضرورت انجام تحقیق

 

سرمایه­گذاران همواره ارزیابی عملکرد مالی شرکتها را به منظور شناسایی فرصتهای مطلوب سرمایه‌گذاری مد نظر قرار می‌دهند. آنچه که سهامداران را به سرمایه­گذاری پس اندازهایشان در فعالیت خاصی سوق می‌دهد عملکرد مطلوب آن صنعت است و دستیابی به عملکرد بهینه در شرکتها نیز در گروی مدیریت شرکتها خواهد بود در نتیجه سهامداران می­توانند مطمئن باشند چنانچه مدیران محرکهای لازم به آنها داده شود و کنترل شوند، تصمیمات مطلوب و در جهت حداکثر کردن ثروت اتخاذ خواهند کرد.

 

در طول نیمه دوم قرن بیستم مفهوم، نقش و اهمیت دانش در اقتصاد و تجارت، تغییرات زیادی یافته است. اهمیت این موضوع تا حدی است که اتحادیه اروپا در نشست سال 2000 خود در لیسبون پرتغال، مهمترین هدف خود را تبدیل شدن به بزرگترین قطب اقتصادی بر پایه دانش در جهان معرفی می‌نماید(همتی و همکاران(1388).

 

به رغم اهمیت روز افزون افشای اقلام غیرترازنامه­ای، دارایی­های نامشهود و سرمایه فکری در گزارش‌های سالانه، به ویژه در گزارش­های مطرح در سطح عموم جامعه، ولی متاسفانه هنوز اکثر سیستم‌های حسابداری سنتی عمل نموده و قادر به محاسبه و ملحوظ نمودن شفاف سرمایه فکری نمی­باشند.

 

در حقیقت حسابداری مالی سنتی قادر به محاسبه ارزش واقعی شرکتها نمی­باشد و تنها به اندازه­­گیری ترازنامه مالی و دارایی‌های ملموس اکتفا می­کند. سرمایه فکری یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمانها فراهم می­آورد و با استفاده از آن می­توان ارزش آتی شرکتها را نیز محاسبه کرد.

 

در یک سازمان دانش محور، که درآن دانش بخش بزرگی از ارزش یک محصول و همچنین ثروت یک سازمان را تشکیل می­دهد، روش‌های سنتی حسابداری، که مبتنی بر دارایی‌های ملموس و نیز اطلاعات مربوط به عملیات گذشته سازمان هستند، برای ارزش­گذاری سرمایه فکری، که بزرگترین و ارزشمندترین دارایی برای آنها است، ناکافی هستند(مدهوشی و اصغرنژادامیری، 1388 ).

 

کندریک (1990) که یکی از مشهورترین اقتصاددانان مطرح کشور آمریکا است، می‌گوید: در سال 1929، نسبت سرمایه‌های تجاری نامشهود به سرمایه‌های تجاری مشهود 30 به 70 بوده است ولی در سال 1990 این نسبت به میزان 63به 37 رسیده است و همچنین لئو مطرح نموده است که فقط در حدود 10تا15 درصد کل ارزش بازاری سازمانها، از دارایی‌های مشهود و فیزیکی است و دارایی‌های نامشهود در حدود  85 درصد کل ارزش بازاری سازمان را تشکیل می‌دهند که هنوز هیچ کاری در مورد اندازه‌گیری آنها صورت نگرفته است(ستارامن و دیگران،2002).

 

همچنین یکسری مطالعات انجام شده در سال 1999 در زمینه ترکیب دارایی‌های هزاران سازمان غیرمالی در طی سال‌های 1978 تا 1998 نشان داد که رابطه بین دارایی‌های نامشهود و مشهود بطور قابل ملاحظه‌ای تغییر کرده است. در سال 1978، نسبت دارایی‌های مشهود و نامشهود 80 به 20بوده ولی در سال 1998، این نسبت درست عکس دو دهه گزشته نقریباًبه 20 به 80 رسیده است. این تغییر قابل ملاحظه زمینه‌های لازم برای ابداع برخی روش‌ها برای محاسبه ثروت سازمان‌هایی شده است که مهمترین آنها، دارایی‌های نامشهود بویژه فکری و دانشی بوده است(سالیوان و دیگران،2000).

 

بدین ترتیب و برای نایل شدن به این شایستگی‌ها، امروزه سازمان‌ها باید دارایی‌های خود را از نو و دوباره طبقه‌بندی نموده و این موضوع را درک کنند که چگونه این دارایی‌ها می‌توانند اهداف استراتژیک آنها را حمایت کنند و سهم آنها را در تولید ارزش برای سازمان‌ بصورت کمی در آورده و بتوانند مقایسه درستی از دارایی‌های خود با دارایی‌های سایر سازمانها، داشته باشند.

 

بنابراین اندازه­گیری عملکرد با رویکرد سرمایه فکری درسازمان‌ها موجب بهبود کیفیت تصمیم­گیری استفاده­کنندگان، بهبود مدیریت داخلی، بهبود گزارش‌دهی به خارج از سازمان، مبادلات این سرمایه در داخل شرکت و در خارج از شرکت و بهبود کارکرد حسابداری می­شود. در کشور ما نیز بخصوص با اجرای اصل 44 قانون اساسی کشور و گرایش به سمت خصوصی سازی اقتصاد و به دنبال آن افزایش رقابت در اقتصاد داخلی و همچنین با تمایل کشور به پیوستن به سازمان تجارت جهانی لزوم نگرش سازمانها به سرمایه فکری بیش از پیش احساس می­شود.

 

رویکرد سرمایه فکری برای سازمان‌هایی که می­خواهند از ارزش عملکردشان به خوبی اگاهی داشته باشند، جامع تر است. لذا با در نظر گرفتن  اهمیت تصمیم­گیری برای سرمایه گذاران، تحلیلگران و فعالان بازار، ارائه تحقیقی که سرمایه فکری شرکتهارا بیش از پیش مورد تاکید قرار داده، و جایگاه اجزای تشکیل دهنده آنرا در افزایش ارزش بازار و عملکرد مالی شرکتها نمایان کند، امری ضروری به نظر میرسد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...