ارزیابی عملکرد سازمانهای دولتی |
کنترل و ارزیابی عملکرد جز لاینفک هرگونه فعالیت و کار اجرایی به شمار می رود. گرچه ارزیابی عملکرد فعالیتی است که با شکلگیری زندگی گروهی بشر گره خورده است ولی استفاده از نظامهای رسمی آن در سطح فردی و سازمانی از سال 1800 میلادی توسط رابرت آون در صنعت نساجی اسکاتلند متداول شده است. ارزیابی عملکرد عبارتست از یک سیستم بازخور که دربرگیرنده ارزیابی مستقیم عملکرد اشخاص یا سازمانها میباشد. نظام ارزیابیعملکرد را میتوان از زوایای متفاوتی موردبررسی قرار داد. دو دیدگاه مهم در خصوص ارزیابی عملکرد وجود دارد: دیدگاه سنتی و دیدگاه نوین. در دیدگاه سنتی، مهمترین هدف ارزیابی، قضاوت و یادآوری عملکرد می باشد، درحالیکه در دیدگاه مدرن، فلسفه ارزیابی بر رشد و توسعه و بهبود ظرفیت ارزیابی شونده متمرکز شده است (جلیلخانی، 1386، 2).
در دو دهه اخیر ، مدیریت عملکرد سازمانی به یکی از موضوعهای مورد توجه و جذاب تبدیل شده است و این تمایل هم در زمینههای تحقیقاتی و هم در زمینه های کاربردی به بروز نوآوریهای بسیاری منجر شده است. لذا پس از تعریف ارزیابی عملکرد و دلایل آن، برخی چارچوبها و متدهای نوین در این زمینه را معرفی کرده و نقاط قوت و ضعف هر یک را بیان خواهیم کرد.
برای ارزیابی عملکرد دولتی روشهای متفاوتی مورد استفاده قرار گرفته است. با بررسی تحقیقات و پژوهشهای بعمل آمده مهمترین و پرکاربردترین روشها عبارتند از روش کارت امتیازی متوازن، روش جایزه کیفیت اروپایی، روش تحلیل پوششی و روش سروکوال. در این تحقیق قصد داریم تا عملکرد سازمانهای دولتی را براساس شاخصهای عمومی ارزیابی عملکرد برنامههای تحول نظام اداری اندازهگیری کنیم. معاونت توسعه و مدیریت انسانی رئیس جمهور در سال 1389 برنامههای دهگانه تحول نظام اداری را معرفی کرده و شاخصهایی را براساس این برنامهها تعریف کرده است. در ادامه با معرفی برنامههای تحول نظام اداری به تفکیک به بررسی شاخصهای عمومی ارزیابی عملکرد دستگاههای اجرایی براساس این برنامهها خواهیم پرداخت و عملکرد سازمانهای دولتی منتخب را در استان آذربایجان غربی اندازهگیری و براساس نتایج ارزیابی بعمل آمده، پیشنهاداتی را در جهت بهبود عملکرد سازمانی ادارات کل استان آذربایجانغربی ارائه خواهیم کرد.
- بیان مسئله
ارزیابی شرط لازم مدیریت است. پیتر دراکر معتقد است ” چیزی را که نتوان اندازه گیری کرد، نمی توان آن را مدیریت نمود “. سرمایهگذاری و مدیریت روی داراییهای نامشهود در بالندگی و شکلگیری سازمانهای مشتریمدار و پاسخگو، منجر به تولید خدمت ارزان و بالارفتن سطح رضایتمندی جامعه هدف میگردد. مؤسسات، سازمانها و دستگاههای اجرایی با هر مأموریت، رسالت، اهداف و چشماندازی که دارند نهایتاً در یک قلمرو ملی و یا بینالمللی عمل میکنند و ملزم به پاسخگویی به مشتریان، ارباب رجوع و ذینفعان هستند تا شرکتی که هدفش سودآوری و رضایت مشتری است و سازمانی که هدف خود را اجرای کامل و دقیق وظایف قانونی و کمک به تحقق اهداف توسعه و تعالی کشور قرار داده، پاسخگو باشند. بنابراین بررسی نتایج عملکرد ، یک فرآیند مهم راهبردی تلقی میشود. کیفیت و اثربخشی مدیریت و عملکرد آن عامل تعیینکننده و حیاتی برای دستیابی به اهداف برنامههای توسعه و رفاه جامعه است. در صورتی که ارزیابی عملکرد با دیدگاه فرآیندی و بطور صحیح و مستمر انجام شود، در بخش دولتی موجب ارتقای پاسخگویی دستگاههای اجرایی و اعتماد عمومی به عملکرد سازمانها و کارآیی و اثربخشی دولت میشود؛ در بخش غیردولتی نیز موجب ارتقای مدیریت منابع،
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
رضایت مشتری، کمک به توسعه ملی، ایجاد قابلیتهای جدید، پایداری و ارتقای کلاس جهانی شرکتها و مؤسسات میشود (رحیمی،1383،41).
برنامههای تحول در نظام اداری که نشأت گرفته از متن سیاستهای کلی نظام اداری، سند چشمانداز، لایحه برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و در چارچوب سیاستهای کلی دولت خدمتگزار است، بر آن است تا با توانمندسازی دستگاههای اجرایی کشور و تربیت مدیران و کارشناسان کارآمد و تحولآفرین، طرحی نو دراندازد و در توسعه یکپارچه کشور نقش موثرتری را ایفا کند. اصلاح نظام اداری و مدیریت دولتی دربرگیرنده تلاشی نظاممند و یکپارچه است، به گونهای که از طریق آن میتوان، تغییرات موثری در نظام اداره عمومی پدیده آورد و توان آن را برای رسیدن به پیشرفت ملی، افزایش داد. از این رو تحول در نظام اداری و مدیریت دولتی یا به تعبیری، متناسب و شایسته کردن آن ضرورتی حیاتی و اجتنابناپذیر است (فروزنده،1389).
مدیران مؤثر باید یک سیستمی از اندازهگیری عملکرد داشته باشند که ارائه دهنده یک دیدگاه چندوجهی و متعادل از عملکرد باشد. عقلانیترین دلیل برای عملکرد در بخش دولتی در ارزش بالقوه آن برای سه گروه از مخاطبان است: 1- مدیران دولتی 2-کارکنان 3- شهروندان . امروزه شاهد هستیم که بیشترین انتظارات از همه سطوح دولت برای پاسخگوبودن بیشتر به ذیفعان و الزاماتی برای کارآیی و اثربخشی بیشتر در عملیات دولتی است که باعث افزایش تمرکز و نیاز به اندازهگیری عملکرد شده است و در واقع اندازهگیری عملکرد و برنامههای ارزیابی محرکهای اصلی برای یک بخش دولتی اثربخشتر، کاراتر و پاسخگوتر باشند (امیرخانی،1382،12).
روشهای متفاوتی برای ارزیابی عملکرد سازمانهای دولتی بکار رفته است از جمله الگوی کارت امتیازی متوازن، مدل تعالی عملکرد سازمانی، تحلیل پوششی دادهها و … که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. اگر بتوان مدل مناسبی را برای ارزیابی عملکرد سازمانهای دولتی به اجرا گذاشت، در این صورت امکان مقایسه نسبی بین سازمانها در جهت تحقق اهداف برنامهها فراهم خواهد شد. این رویکرد باید نگاهی سیستمی و جامع به تمامی حوزههای عملکرد یک سازمان داشته باشد. بدیهی است که ارائه و بکارگیری یک مدل جامع و بومی میتواند عملکرد سازمانهای دولتی را جهتدار و دارای چشمانداز و افقهای روشن و علمی نماید و در نهایت از پراکندگی، قضاوت و اعمالنظرهای گوناگون و سلیقهای جلوگیری نماید (فرزیانپور،1379،24-18).
در الگوهای نوین ارزیابی عملکرد، مدلهای کمی مثل معیار بهرهوری با رویکرد ارزش افزوده، معیار کارآمدی با رویکرد اثربخشی و کارآیی و معیار سودآوری با رویکرد حسابرسی عملکرد و مدلهای کیفی مانند معیار توصیفی و ارزشی با رویکرد تعهد سازمانی و اخلاق سازمانی و معیارهای چندگانه دیگر بکار گرفته شده است. از جمله مهمترین مدلهای جامع ارزیابی عملکرد میتوان به الگوهای کارت امتیازی متوازن، تعالی سازمانی بنیاد کیفیت اروپایی، برنامهریزی آرمانی، تحلیل پوششی دادهها، سیستمهای کیفیت، مدیریت کیفیت جامع، مهندسی مجدد، مدل تخمین و الگوسازی، سنجش کارآیی و اثربخشی و … اشاره نمود (اصفهانی و دیگران،1389،19).
در پژوهشهایی که تاکنون در مورد ارزیابی عملکرد سازمانهای دولتی انجام شده است، هرکدام از مدلی براساس ماهیت، فعالیت، اندازه، منابع انسانی و مالی و دیگر عوامل اثرگذار در سازمان بهره بردهاند. در پژوهش حاضر قصد داریم تا با بهرهگیری از مدل شاخصهای عمومی ارزیابی عملکرد برنامههای تحول نظام اداری که توسط کارشناسان امر و اساتید برجسته مدیریت کشور در معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور طرحریزی شده است، به ارزیابی عملکرد ادارات کل منتخب استان آذربایجانغربی از نظر عوامل اصلاح اداری در دستگاههای مختلف پرداخته و براساس نتایج تحقیق، پیشنهاداتی را در راستای ارتقاء بهرهوری و بالابردن میزان عملکرد سازمان ارائه دهیم. براساس این مدل شاخصهای عمومی ارزیابی عملکرد دستگاههای اجرایی سطح استانی عبارتند از:
- استقرار و توسعه دولت الکترونیک
- ساماندهی نیروی انسانی
- اصلاح ساختارها و تمرکززدایی
- استقرار نظام جامع مدیریت عملکرد و ارتقاء بهرهوری
- سلامت نظام اداری
- توانمندسازی منابع انسانی
- خدمترسانی به مردم و شهروندمداری
- سوال آغازین
سؤال آغازین تحقیق حاضر عبارت است از: « عملکرد ادارات کل استان آذربایجانغربی براساس شاخصهای عمومی ارزیابی عملکرد برنامههای تحول نظام اداری در چه حدی است؟»
- اهمیت و ضرورت تحقیق
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1400-05-12] [ 12:54:00 ق.ظ ]
|