مفاد و قلمرو قاعده احسان در فقه امامیه؛ قانون مدنی |
قوانین مصوب جمهوری اسلامی ایران دارای مبنای فقهی بوده و از فقه امامیه اقتباس گردیده است. بدین ترتیب قوانین میبایست مطابق با هنجارهای شرعی باشد و قانونگذار حق ندارد قانونی وضع کند که مخالف موازین شرعی است. لذا قانونی که وضع میشود یا باید منطبق با قوانین مقرر در شرع باشد و یا دست کم مخالفتی با آن نداشته باشد(اصل چهارم ق.ا.). در این مسیر قانونگذار باید در هر موضوعی احکام شرعی مربوط به آن را استخراج کند و با توجه به آن قانون وضع کند. علیرغم غنای آثار فقهی، قانونگذار در بسیاری از موارد از این منبع عظیم نتوانسته به درستی و بهطور کامل بهره بگیرد و احکام آن را آنطور که باید و شاید منعکس کند. حل مسایل یاد شده و وضع قوانین جامع، مستلزم این است که ابتدا احکام مقرر در شرع مورد مداقه قرار بگیرد و در هر موضوعی تمامی مصادیق و موارد مربوط به آن احصا شود و پس از دستیابی به درستترین پاسخ، گزینه منتخب، مبنا و معیار قانون قرار گیرد. این رسالت بر عهده فقها، حقوقدانان و قانونگذاران و همهی صاحب نظران و پویندگان راه فقه است. در راستای عمل به رسالت یاد شده، نگارنده فرصت را مغتنم شمرده و درصدد است احکام فقهی قاعده احسان را که در حقوق و قانون بازتاب ناقصی داشته وبهطور دقیق و کامل تبیین نگردیده است، مورد بررسی قرار داده و نواقص آن را شناسایی کرده و خلأهای موجود در این خصوص را پوشش دهد. به منظور دستیابی به این مهم ابتدا به تبیین قاعده
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
احسان در فقه پرداخته میشود و پس از تعیین جایگاه درست آن در فقه و شریعت، کم و کیف انعکاس آن در حقوق و پس از آن در قوانین موضوعه بررسی میگردد. در نهایت نواقص و خلأهای این قاعده در قانون مورد شناسایی قرار گرفته و معیاری درست برای رفع آن ارائه میشود.
تعریف مسأله
سؤالهای اصلی تحقیق
سؤال نخست: منشأ اختلاف نظرهای فقهی در مورد مفاد و قلمرو قاعده احسان چیست؟
سؤال دوم: موارد نقص یا سکوت قانونگذار و راه کارهای فقهی آن در مبحث قاعده احسان چیست؟
فرضیههای اصلی تحقیق
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1400-05-11] [ 10:52:00 ب.ظ ]
|