نقش سوءاستفادهی دوران کودکی در نشانه های اختلال خوردن با واسطه گری نقص در … |
امروزه اختلالات خوردن (ED) یکی از مورد توجهترین اختلالات روانی/ روانتنی به شمار میرود. این دسته از اختلالات باعث ایجاد اشکال در سلامت جسمی و عملکرد روانی میشوند و کیفیت زندگی فرد مبتلا را مختل میکنند و همچنین ممکن است سبب افزایش مرگ و میر شوند ( دالی، جنکینس، 2011 ). این اختلالات به سه شکل بیاشتهایی عصبی پرخوری عصبی و شکل بینابینی به نام Bing-eating وجود دارد. گرچه در حال حاضر دانش ما در خصوص پاتولوژی این اختلالات محدود است ولی زمینههای ژنتیکی، ویژگیهای فردی، عوامل اجتماعی-فرهنگی، تبلیغات و رسانهها، دوستان و خانواده از عوامل مهم بروز آنها یاد شده است ( گلدن، 2003).
باور عمومی بر این است که اختلالات خوردن مربوط به جوامع غربی است که تاکید فراوانی به تناسب اندام میشود ولی گذر اپیدمیولوژیک و ترویج فرهنگ غرب سبب شده است که بتدریج شاهد افزایش این اختلالات در کشورهای شرقی مثل ژاپن، پاکستان و ایران باشیم (گلدن 2003 ، سوماتسو، 1985، مومفورد، 1992).
اخیرا مطالعاتی در ایران در خصوص اختلالات خوردن صورت گرفته است. نوبخت و همکاران (2000 ) شیوع اختلالات خوردن به شکل بیاشتهایی عصبی و پرخوری در دختران 15-18 ساله تهران را به ترتیب 9/0 و 2/3 درصد گزارش نمودند. مطالعه دیگر، شیوع این دو را در دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی به ترتیب 8/1 و 8/7 درصد و به طور کلی 5/21 درصد از دانشجویان را در معرض خطر اختلالات خوردن گزارش نمود ( صفوی، محمود، روشندل، 2009).
-2 بیان مسأله |
اختلالات خوردن از اختلالات سخت و ناتوانکننده روانپزشکی هستند که به صورت اختلال در رفتارهای خوردن و تصویر بدنی تعریف میشود. بی اشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی دو شکل عمده از اختلالات خوردن هستند. هردو اختلال شامل دلواپسی افراطی از وزن، شکل و اندازه بدن و ادراک تحریف شده از بدن خود است (کلوپر، 2011 ).
در سبب شناسی این اختلالات عوامل ژنتیکی، زیستی، روانشـناختی و محیطی مطـرح شدهاند.
محیط نقش مهمی در پیدایش بعضی اختلالات خوردن دارد. به طور مثال نشان داده شده است که مادران کودکانی که بعدها مبتلا به اختلالات خوردن می شوند، طی بارداری در معرض استرس بیشتری بودهاند. اتفاقات حین زایمان (مثل هماتوم سفال) یا زایمان زودرس، شانس بروز اختلالات خوردن را افزایش می دهد. برخی دیگر از عوامل محیطی مرتبط با اختلالات خوردن داشتن تاریخچهای از آسیب دوران کودکی به ویژه سوءاستفاده جنسی، فیزیکی، هیجانی و بیتوجهی هستند. افرادی با مشخصه بیاشتهایی عصبی، پراشتهایی عصبی ویا اختلال خوردن نامشخص که گزارشاتی از آسیبهای مکرر دوران کودکی دارند، رفتارهای خودتخریبی را از خود نشان میدهند(کلوپر،2011).
هرچند پدیده کودک آزاری از اعصار دور در جوامع انسانی وجود داشته، لیکن در سالهای اخیر به صورت علمی مورد توجه قرار گرفته و مبارزه با آن به تدریج آغاز شده است.آزار کودکان در سطوح و به اشکال مختلفی از جمله آزارجسمی مانند کتک زدن یا انواع تنبیههای بدنی، آزار روانی و هیجانی مانند بیتوجهی، غفلت از برآوردن نیازهای اولیهی کودکان، وآزار جنسی در بیشتر جوامع امروزی وجود دارد(باکر ، 1990 ).
طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت[13] (1999)کودک آزاری جسمی عبارت است از هر تعاملی که به آسیب واقعی بالفعل یا بالقوه منجر گردد و تا حد معقولی در کنترل والد یا شخص سرپرست، قدرتمند و یا مورد اعتماد کودک باشد. |
از سویی مفهوم نقص در تنظیم هیجان به علت نقش احتمالی آن در ایجاد تفاوت در بروز نشانهها، توجه فراوانی را به خود
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
جلب کرده است (گراس و مونز، 1995)، که شامل آسیب شناسی خوردن نیز میشود (هدرتون، بومیستر 1991 ، سلوای، استرانگمن و هستون، 2005 ). اخیراً، گراتز و رومر (2004) در مفهوم سازیشان از تنظیم / نقص در تنظیم هیجان، شش عامل را به لحاظ نظری و با پشتوانه تجربی استخراج کردهاندکه روایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. این عوامل نه تنها تجربه هیجانی منفی را شامل میشوند، توانایی شخص برای برچسب گذاری صحیح هیجانی، تحمل فشار روانی و هدف گرا بودن و رفتار انطباقی در زمان تجربهی فشار روانی را نیز در بر میگیرند. بنابراین، ساختار تنظیم هیجان شامل توانایی انطباقی فرد در شناسایی و کنار آمدن با حالات هیجانی منفی است، نه فقط تجربه صرف خود حالت منفی.
مطالعه دیگری در تبریز روی دانش آموزان دختر ، نشان داد که 7/16 درصد از افراد شرکت کننده در معرض خطر ابتلا به اختلالات خوردن بودند(پورقاسم گرگری، کوشاور، سیدسجادی، کرمی، شاهرخی، 2009).طالعات معدودی در زمینه اختلالات خوردن در ایران انجام شده است، نوبخت و دژکام (2000) در اولین مطالعه بررسی اپیدمیولوژیک این اختلالات در ایران شیوع بیاشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی را در 3100 دانشآموز دختر به ترتیب 9/0 و 2/3 درصد گزارش کردند.
در مطالعه ای در آمریکا که در آن رابطهی سوءاستفادهی دوران کودکی با نقص در تنظیم هیجان و اختلالات خوردن متعاقب آن بررسی شد، نتایج معناداری بدست آمد( بورنز، فیشر، جکسون، هاردینگ، 2012 ). در بررسی های مشابهی ، نشان داده شد که سوءاستفادهی دوران کودکی، پیشآگهی برجستهای برای ابتلا به اختلالات خوردن بعدی است( سونسوک کونگ و کونسوک برنشتین، 2008 ). بنابراین با توجه به پیشینه تحقیق و اهمیت اختلالات خوردن این سوال پیش میآید که آیا نقص در تنظیم هیجانات قادر است روابط بین سوءاستفادهی دوران کودکی و نشانههای اختلالات خوردن را میانجیگری کند؟
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش
امروزه اختلالات خوردن یکی از مورد توجهترین اختلالات روانی/روانتنی به شمار میروند. این دسته از اختلالات باعث ایجاد اشکال در سلامت جسمی و عملکرد روانی میشوند و کیفیت زندگی فرد مبتلا را مختل میکنند و همچنین ممکن است سبب افزایش مرگ و میر شوند. علت اصلی این اختلالات هنوز به خوبی شناخته نشده است و درمان آنها مشکل است و بسیاری از بیماران تمایلی به استفاده از درمانهای کنونی ندارند.
اختلالات خوردن مجموعهای چند عاملی در هم آمیخته از متغیرهای زیستی، خانوادگی، روانی-اجتماعی و روانشناختی میباشند( کنت و والر، 2000 ). کارشناسان، تخمین میزنند که علاوه بر اختلالات خوردن، تقریباً 25 میلیون نفر با یک اختلال پرخوری یا رفتار تغذیهای خفیف، دست به گریبانند.
1-4 اهداف پژوهش
1-4-1 هدف کلی
تعیین نقش سوءاستفادهی دوران کودکی در نشانههای اختلالات خوردن با میانجیگری نقص در تنظیم هیجان.
- اهداف اختصاصی
1-4-2-1 تعیین نقش سوءاستفادهی دوران کودکی در نشانههای خوردن
1-4-2-2 تعیین نقش نقص در تنظیم هیجان در نشانههای اختلال خوردن
1-4-2-3 تعیین نقش سوءاستفادهی دوران کودکی در نقص در تنظیم هیجان
1-4-2-4 تعیین برازش مسیرعلی اندازهگیری شده با مدل نظری
1-5 فرضیههای پژوهش
1-5-1 سوءاستفادهی دوران کودکی در مؤلفههای شناختی- عاطفی اختلال خوردن نقش مستقیم دارند.
1-5-2 نقص در تنظیم هیجان نقش مستقیم در مؤلفههای شناختی- عاطفی اختلال خوردن دارد.
1-5-3 سوءاستفادهی دوران کودکی نقش مستقیم در نقص در تنظیم هیجان دارد.
1-6 سؤالهای پژوهش
1)آیا مسیر علًی اندازهگیری شده با مدل نظری برازش دارد ؟
2)آیا سوءاستفاده جنسی بواسطه تنظیم هیجان، بر نشانههای پرخوری تأثیر دارد؟
1-7 تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
1-7-1 تعاریف نظری متغیرها
1-7-1-1 اختلالات خوردن:
اختلالات خوردن دارای خصوصیات بارزی از جمله مختل شدن رفتارهای متعادل تغذیهای و اختلالات بارز در افکار فرد نسبت به غذا و خود میباشد و مهمترین آنها بیاشتهایی عصبی و پر اشتهایی عصبی است. بی اشتهایی عصبی با علایمی از جمله گرسنگی کشیدن عمدی به میزان زیاد، تمایل بیوقفه برای لاغری و ترس مرضی از چاقی و وجود علایم و نشانههای ناشی از گرسنگی کشیدن و روزه داری همراه است و پراشتهایی عصبی علایمی از جمله روشهای نامناسب جلوگیری از افزایش وزن، دورههای پرخوری با بسامد بالا، رفتارهای جبرانی متعاقب پرخوری به منظور پیشگیری از افزایش وزن و ترس مرضی از چاق شدن را دربرمیگیرد (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، 1994).
هرگونه رفتاری که آزار عمدی فیزیکی، هیجانی، جنسی و یا سهلانگاری و غفلت نسبت به کودک در پی داشته باشد، کودک آزاری محسوب میشود( سازمان بهداشت جهانی ). آثار روانشناختی طولانی مدت کودک آزاری بروز مشکلات رفتاری و روانشناختی عمده در دوران نوجوانی و بزرگسالی است(کریستوفرسون، پولسن و نیلسن، 2003 )[54].
1-7-1-3 تنظیم هیجان:
1-7-2 تعاریف عملیاتی متغیرها
1-7-2-1 اختلالات خوردن: اختلالات خوردن در این پژوهش توسط پرسشنامه سیاههی علائم اختلال خوردن (EDI) سنجیده شد و نمرهی فرد در این پرسشنامه، نشان دهندهی رفتارهای مخل خوردن بود.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1400-05-12] [ 03:31:00 ق.ظ ]
|